طاهر موهبتی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
در دنیای مدرن بیمهها نقش مهمی در عرصه سلامت ایفا میکنند. بیش از ۸۰ درصد از هزینه های سلامت و مراقبتهای پزشکی در ایالات متحده امریکا توسط بیمههای عمومی یا خصوصی پرداخت میشود در حالیکه در دیگر کشورهای توسعه یافته پوشش بیمهای خدمات سلامت تا ۹۷ درصد میرسد. بنابراین به بیمهها به عنوان سرمایه برای پشتیبانی از نظام سلامت جوامع نگاه میشود. معمولاً بیمهها نقش یک سازمان میانجی در انتقال سرمایه را از مصرف کننده خدمات سلامت به ارائه دهنده آن بازی میکنند. در بیشتر مدلهای اقتصادی حق بیمه استخدامشدگان به صورت اسمی توسط دولت یا کارفرما پرداخت میشود ولی در عمل این مبلغ با افزایش مالیات عمومی یا کسر از دستمزد در واقع از جیب کارمندان پرداخت میشود...
مراد نصری، علی شجاعی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: فرهنگ تجویز و مصرف دارو به عنوان یک کالای استرتژیک که نقش اساسی در اقتصاد و سلامت خانواده و جامعه دارد مسئله مهمی است که باید مد نظر سیاستگزارن نظام سلامت قرار گیرد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بصورت مقطعی و بصورت سرشماری از کلیه نسخ داروئی بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت که در داروخانههای طرف قرارداد با ادارات کل بیمه سلامت تمامی استانهای کشور که توسط داروخانه ها در سیستم اسناد پزشکی در طی سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ پذیرش و ثبت شده اند، اجرا شد.
یافتهها: ۸۰ درصد هزینههای داروئی بیمه سلامت در سال ۹۳ توسط ۸۴/۹ درصد و در سال ۹۴ توسط ۸۷/۸ درصد اقلام داروئی مصرف شده است. این میزان در سال ۹۳ بطور متوسط ۲۲۶ و در سال ۹۴ متوسط ۱۸۵ قلم دارو میباشد. در همه استانهای کشور ۳۰ تا ۴۰ درصد هزینههای داروئی توسط ۳۰ قلم دارو در هر دو سال ۹۳ و ۹۴ مصرف شده است.
نتیجهگیری: کنترل و نظارت این میزان اقلام داروئی میتواند ۸۰ درصد هزینههای داروئی در هر استان و در سطح سازمان بیمه سلامت را بهینه نماید. اگر هر استان ۳۰ قلم دارو اول خود را کنترل نماید نزدیک ۴۰ درصد هزینههای داروئی خود را بهینه نموده است.
عزتاله گلعلیزاده، امیر پیروزیان، محمدرضا جباری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
تنوع روزافزون خدمات حوزه سلامت که معمولاً هزینههای زیادی را در بردارند و ناتوانی دولتها در تأمین مالی شهروندان در همه عرصههای درمانی، نیاز به حضور و توسعه بیمههای مکمل خصوصی در بازار سلامت را به وضوح نشان میدهد. بیمههای مکمل درمان خصوصی معمولاً به صورت گروهی، اختیاری و قابل تمدید تا پایان عمر ارائه میشوند. هدف از انجام این مطالعه ارائه راهکارهایی جهت افزایش کیفیت خدمات بیمههای مکمل درمان و کاهش وابستگی به دولت بوده است.
عملکرد بیمه مکمل درمان خصوصی سهم دوم از بازار بیمه غیردولتی و با رشد ۶/۳۴ درصد رتبه دوم بیشترین نرخ رشد را در سال ۱۳۹۴ به خود اختصاص داده است. ضریب خسارت در این بخش با ۱/۸۶ درصد نیز حاکی از سوددهی آن در سال ۱۳۹۴ است. با مرور الگوها و مدلهای ارائه شده در مطالعات به منظور ارتقای سطح سلامت و بیمه مکمل درمان راهکارهایی در ۲۰ بند ارائه شد.
بر اساس این مطالعه ارائه بستههای بیمهای متنوع با در نظر گرفتن شرایط سنی، جنسی، وضعیت سلامت افراد، وضعیت جغرافیایی، سطح سواد، سطح درآمد، وضعیت اشتغال و ... پیشنهاد میشود.
علی ایوبیان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مطالعات در مورد تأثیرات بیمههای خدمات درمانی بر استفاده از مراقبتهای پزشکی فراوان است، اما کمتر به تصمیمگیری در مورد خرید بیمه درمانی و خرید بیمه تکمیلی پرداخته شده است. مطالعات نشان میدهند که درآمد بالا تعیین کننده اصلی تصمیم خرید بیمه مکمل درمان است. این تصمیمگیری همچنین با وضعیت بازار کار، معافیتهای شغلی از پرداخت حق بیمه و سایر متغیرهای اقتصادی جامعه رابطه مستقیم دارد. این ارتباط تنگاتنگ با میزان درآمد، این نگرانی را به وجود میآورد که هر گونه محدودیت در پوشش عمومی میتواند نابرابری در استفاده از خدمات سلامت و نابرابریهای اقتصادی اجتماعی را تشدید کند. از طرف دیگر معمولاً تنها مزیت استفاده از بیمههای تکمیلی در کاهش پرداختهای جیب است، زیرا هیچ تفاوت عمدهای در دسترسی به خدمات وجود ندارد. اما برای بیماران مبتلا به بیماریهای خاص و یا جدی استفاده از بیمه تکمیلی بسیار حیاتیتر است...
محمد دریجانی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری عروق کرونر به عنوان یک بیماری غیرواگیردار علت اصلی مرگومیر در سراسر دنیا محسوب میشود. استفاده از روشهای تهاجمی همچون آنژیوگرافی برای تشخیص بیماران عروق کرونر با توجه به هزینهبر بودن این روش و وجود عوارض آن به بالاترین میزان خود رسیده است و از سوی دیگر روشی غیرتهاجمی همچون اکوکاردیوگرافی با هزینه و عوارض کمتر قرار دارد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی بصورت مقطعی گذشتهنگر و در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۴ و در بیمارستانهای منتخب شهر یزد اجرا شده است. کلیه پروندهها بیماران بستری که آنژیوگرافی و اکوکاردیوگرافی برای آنها انجام شده جمعآوری و در مجموع ۱۸۰۱ پرونده جهت بررسی وارد مطالعه حاضر شد.
یافتهها: با بررسی پرونده بیماران، نتیجه اکوکاردیوگرافی در ۳۸ درصد از بیماران، نتیجه تست ورزش در ۳۰ درصد از بیماران و نتیجه عمل آنژیوگرافی ۷۲ درصد از بیماران غیرنرمال بوده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ۳۸ درصد نتایج اکوکاردیوگرافی و ۷۲ درصد نتایج آنژیوگرافی غیر نرمال بوده است. انجام تستهای غیرتهاجمی همچون اکوکاردیوگرافی و تست ورزش به دلیل تعداد کم موارد مثبت واقعی باعث اتلاف هزینه میشود و ممکن است به فرد مورد مطالعه از طریق ایجاد اضطراب، بیمار اطلاق گردد و این نتیجه بیشتر در زنان و افراد جوان قابل مشاهده بوده است.
اعظم السادات ریوندی، ابراهیم جعفری پویان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: پایش کیفیت خدمات در خرید خدمت توسط بیمهها میتواند در بهبود بیماران، ایجاد رضایت آنان، جلوگیری از مراجعات تکراری به مراکز درمانی و هزینهسازیهای بعدی و تحمیل آن به بیمهها بسیار تعیین کننده باشد. این پژوهش با هدف سنجش کیفیت خدمات در مطبهای عمومی طرف قرارداد بیمه سلامت صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر بصورت مقطعی در طی سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در شهر تهران اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل بیماران مراجعه کننده به مطب پزشکان عمومی شهر تهران تشکیل میدهند. برای نمونهگیری از روش طبقهای چند مرحلهای استفاده شد و در مجموع ۳۹۴ نمونه از بیماران مراجعه کننده به مطب پزشکان عمومی در مطالعه حاضر شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. پرسشنامه براساس مصاحبه با افراد خبره توسط تیم تحقیق تهیه گردید. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS ویرایش ۲۲ مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، نمره کیفیت مطبها ۱۲۵ از ۱۶۰ و در محدوده بالا و اهمیت ابعاد کیفیت از دیدگاه بیماران۱۳۱از ۱۶۰ در محدوده بالا قرارگرفت. در بررسی ابعاد کیفیت خدمات، بعد دسترسی (۵/۸۵ درصد) و سپس اثربخشی (۳/۸۵ درصد) بیشترین امتیاز را کسب کردند. در بررسی ابعاد از لحاظ اهمیت بعد اثربخشی بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد. در پاسخ به سوالات اهمیت ارتباط معناداری بین میزان درآمد و سوالات مربوط به اهمیت یافته شد. به نظر میرسد افراد بر حسب درآمد اهمیت مربوط به آیتمهای کیفیت را متفاوت دانستهاند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، بیماران و مراجعهکنندگان به مطبهای پزشکان عمومی سطح کیفیت خدمات دریافت شده را خوب و بالا ارزیابی کرده بودند. نتایج این ارزیابی ها میتواند ضمن تأکید بر ارتقاء کیفیت خدمات برای بیمهشدگان وکاهش بار مراجعات آنان و هزینههای تحمیل شده از محل مراجعات تکراری، سازمان بیمه سلامت را به سمت خرید راهبردی خدمات سوق دهد.
حمید قاسمی برقی، بابک عالی، فرهاد عظیمی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: شناسایی میزان استفاده نابجا از خدمات سلامت در بخش بستری قدم اول در اجرای برنامههای کنترل و تحدید هزینههای نظام سلامت بدون آسیب به کیفیت این خدمات میباشد. این مطالعه، در بیمارستان دولتی ولیعصر شهرستان مشکین شهر با هدف سنجش میزان پذیرش و روزهای بستری غیر مقتضی بیمهشدگان و میزان هزینههای وارده ناشی از این پدیده به سازمان بیمه سلامت صورت پذیرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مردادماه ۱۳۹۵ در بیمارستان ولیعصر شهرستان مشگین شهر اجرا شد. جامعه آماری در این مطالعه را تمامی بیمهشدگان تحت پوشش سازمان بیمه سلامت از کلیه صندوقها که در زمان اجرای مطالعه به این بیمارستان مراجعه داشتند، تشکیل میدهند. ۳۳۰ نمونه برای نمونهگیری در این مطالعه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از ابزار چکلیست موسوم به پروتکل AEP استفاده شد.
یافتهها: ۳۳/۵۶ درصد از بیمهشدگان (۱۸۶ نفر) مرد و ۷/۴۳ درصد بیمهشدگان بستری (۱۴۴نفر) زن بودند. ۶۱ بیمار (۴/۱۸ درصد) به صورت الکتیو و ۲۶۹ بیمار(۵/۸۱ درصد) به صورت اورژانسی بستری شده بودند. از مجموع ۳۳۰ پذیرش ارزیابی شده ۱۲۹ مورد ( ۳۹ درصد) غیرمقتضی بود و بالاترین پذیرش غیرمقتضی در بخش داخلی با ۶۶ درصد و کمترین میزان پذیرش غیرمقتضی در بخش جراحی با ۱۲ درصد بوده است. سازمان بیمه سلامت در سال ۱۳۹۵ بابت روزهای بستری بی مورد در این سه بخش هزینهای نابجا برابر ۶.۱۵۳.۸۴۰.۰۰۰ ریال پرداخت نموده است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد پروتکل AEP با توجه با بررسیهای انجام یافته متعدد از اعتبار مناسبی برای ارزیابی مناسبت پذیرش و روزهای بستری در بیمارستان برخوردار است. سازمان بیمه سلامت و سایر سازمانهای بیمهگر پایه ضروریست برای کاهش پذیرشها و روزهای بستری غیرمقتضی با بکارگیری پروتکلAEP به عنوان یک ابزار نظارتی در ارزیابیها و رسیدگی به اسناد بخش بستری، تمامی پذیرشهای بستری را بهینهسازی نماید.
علی شجاعی، سید مسعود شجری پورموسوی، محمد مهدی کیانی، رضا مرادی، ساناز تقی زاده، الناز کلانتری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: برنامههای رفرم نظام سلامت با توجه به شرایطی که به وضعیت موجود هر کشور، طراحی و اجرا شدهاند چنانکه رفرمها به توجه به کمبود منابع در بخش سلامت و هزینهبر بودن این بخش برای دولتها اکنون ابزار ایجاد تغییرات مناسب و اصلاحات مورد نیازاند. مقایسه هزینههای بخش بستری در سالهای قبل و بعد از طرح تحول میتواند وضعیت خوبی از کارایی و نحوه هزینههای صرف شده ارایه کند. بدین منظور این مطالعه میکوشد با بررسی میانگین هزینه هر پرونده بستری بستری در سالهای قبل و بعد از برنامه تحول سلامت به مقایسه تأثیر این هزینهها در صندوقهای مختلف سازمان بیمه سلامت بپردازد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی گذشتهنگر میباشد که چارچوب جمعیت مورد پژوهش شامل تمامی تخت روزهای بیماران بستری بیمه سلامت در ۳۱ استان در ۵ سال اخیر از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ میباشد. در این مطالعه با استفاده از سرشماری از کلیه دادههای موجود در فیلد پایگاه داده به شکل منابع داده موجود استفاده شده است.
یافتهها: بیشترین میزان رشد هزینههای بستری بیمهشدگان در سال آغاز برنامه تحول به ترتیب به صندوق روستاییان (۸۸.۴ درصد)، کارکنان دولت (۷۵.۲ درصد)، خویشفرمایان (۷۳.۱۷ درصد) و سایر اقشار (۷۳.۱۰ درصد) اختصاص داشته است و صندوق خویشفرمایان که بیمهشدگان همگانی ناشی از برنامه تحول را پوشش میداده رتبه سوم رشد را داشته است هرچند میزان رشد در همه صندوقها بیشتر از ۷۳ درصد بوده است. در سال آغاز برنامه تحول نظام سلامت هزینههای بستری رشدی بالاتر از ۷۳ درصد برای سازمان بیمه سلامت ایران در همه صندوقها داشته است.
نتیجهگیری: میانگین کل هزینه بستری به ازای هر پرونده بستری در تمامی صندوقها روندی صعودی داشته و چنانچه یک بازنگری جدی در اجرای برنامه تحول سلامت نشود، سازمان بیمه سلامت با مشکلات مالی جدی روبرو خواهد شد. لذا میتوان با بازنگری در برنامه تحول نظام سلامت، به اجرای هرچه بهتر این برنامه و همچنین حصول اطمینان به بیمه سلامت در خصوص حفظ و پایداری منابع مالی شد.
علی حسنزاده،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
بیمه از نقطه نظر اجتماعی، یک ابزار اقتصادی برای کاهش و حذف ریسک از طریق فرآیند تلفیق تعدادی از ریسکهای یکسان جهت پیشبینی زیانهای احتمالی یک گروه در کل میباشد. بیمه اجتماعی بر این باور استوار است که در جامعه افرادی وجود دارند که با ریسکهایی عمده مواجه میشوند که خود به تنهایی از عهده آن برنمیآیند. هدف برنامه بیمه اجتماعی توزیع درآمد به نفع افرادی است که نمیتوانند با این ریسکها مقابله کنند. اصول حاکم بر بیمههای اجتماعی به گونهای است که عدم رعایت هر کدام از دور میسازد. نظامهای «عدالت اجتماعی» اصول سه گانه آن مشتمل بر همبستگی اجتماعی، یارانه متقاطع، اجبار قانونی، ساختار این نوع بیمه را متزلزل کرده و جامعه را از اهداف بیمه سلامت در تاریخ عمر خود سه دوره گذار را طی کردهاند که مبتنی بر محل وقوع ریسک مالی است. بیمه رابطهای سه جانبه بین بیمار، ارائهکننده خدمت و نهاد بیمهگر است. در نظامهای تاریخی: رابطه مستقیم بین بیمار و ارائهکننده خدمات برقرار و محل وقوع ریسک مالی خود بیمار است. در نظامهای سنتی: فرد در زمان سلامت مبلغی را به نهاد بیمهای پرداخت کرده و خود را در برابر ریسک مالی ناشی از آن بیمه میکند و بنابراین محل وقوع ریسک مالی نهاد بیمهای است. در نظامهای مدرن: محل وقوع ریسک مالی تواماً بر عهده نهاد بیمهای و فراهمکننده خدمات است و از بروز پدیدههای عدم تقارن اطلاعات، مخاطره اخلاقی و تقاضای القائی، جلوگیری به عمل میآید. در انتهای مقاله با استناد به اسناد و قوانین بالادستی اقدامات اولویتدار برای اصلاح نظام بیمهای ارائه شده است.
پریناز دشمنگیر، لیلا دشمنگیر،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اعمال مداخلات پزشکی بر روی بیمار فراتر از نیاز واقعی آنان، نه تنها باعث هدر رفت منابع موجود و صرف هزینههای بسیار میگردد، بلکه منجر به تهدید سلامتی افراد نیز میشود. شناسایی، حذف و پیشگیری از عواملی که در بروز این پدیده تأثیرگذار است بسیار مهم میباشد. بر این اساس این مطالعه قصد دارد به تبیین عوامل تأثیرگذار بر پدیده پزشکی شدن غیرضروری از دیدگاه صاحبنظران نظام سلامت ایران بپردازد.
روش بررسی: دو بحث گروهی متمرکز و مصاحبههای نیمهساختاریافته به روش چهره به چهره با ۱۱ نفر از صاحبنظران نظام سلامت که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند انجام، و مستندات مرتبط نیز گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوایی (استقرایی و قیاسی) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: محتوای مصاحبهها در ۴ موضوع اصلی و ۱۶ زیر موضوع طبقهبندی گردید. اعمال مداخلات سیاستی آگاه از شواهد در نظام پرداخت، نظام بیمه و تعرفه و نظام آموزشی کشور، مدیریت صحیح تضاد منافع، فرهنگسازی و آگاهیرسانی به مردم از جمله عواملی است که در کنترل این پدیده و کاهش اثرات نامناسب ناشی از آن تأثیر قابل توجهی دارند.
نتیجهگیری: تلاش برای شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده پزشکی شدن غیرضروی میتواند به تنظیم نظام نظارت دقیق و گزارشدهی کمک نماید و بدین طریق منجر به بسط اقدامات پیشگیرانه در جهت کاهش هزینههای تحمیل شده اضافی و سایر پیامدهای نامناسب در نتیجه این پدیده بر افراد و نظام سلامت گردد.
مراد نصری،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: فرآیند رشد انسان از بدو تشکیل جنین شروع و به مرگ خاتمه مییابد. هورمون رشد هورمونی است که از هیپوفیز ترشح و در فرآیند رشد دخالت دارد. ۱۱ تا ۲۸ درصد علل کوتاهی قد در ایران و حدود ۱۰ درصد در جهان به کمبود هورمون رشد اختصاص دارد. در این مقاله وضعیت تجویز هورمون رشد برای بیمهشدگان بیمه سلامت در سالهای ۱۳۹۶-۱۳۸۶ در استان ایلام مورد بررسی قرار میگیرد.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی توصیفی و گذشته نگر است و با استناد به اسناد و مدارک موجود در اداره کل بیمه سلامت انجام شده است. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه نسخ دارویی بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت حاوی هورمون رشد در سالهای ۱۳۹۶-۱۳۸۷ میباشد که توسط داروخانهها به اداره کل بیمه سلامت استان ایلام ارسال شده است. با استفاده از سوابق موجود در بانک اطلاعات و پردازشگر بیمه سلامت، و به روش سرشماری، توصیف دادهها از طریق نرمافزارهای Excel ویرایش ۲۰۰۷ و SPSS ویرایش ۲۱ صورت گرفت و نتایج در قالب جداول فراوانی و نمودار ارایه شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تعداد هورمون رشد تجویز شده از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۶ روند افزایشی داشته و از ۱۸۵۸ عدد به ۴۴۸۵ عدد رسیده است که روند افزایشی معادل ۸۲/۲ برابر است. همین طور تعداد نسخ تجویز شده در سال ۱۳۸۶ جمعاً ۶۶ نسخه بوده که با رشد ۷۸/۷ برابری به ۵۱۳ نسخه افزایش یافته است. میانگین هزینه هر نسخه حاوی دارو هورمون رشد در استان ایلام از مبلغ ۶۰۶/۳۹۹/۳ ریال در سال ۱۳۸۶ به مبلغ ۱۲۵/۹۷۲/۱۴ ریال در سال ۱۳۹۶ رسیده است.
نتیجهگیری: هورمون رشد یکی از اقلام دارویی هزینهساز در سازمان بیمه سلامت است این دارو در سالهای مورد مطالعه ۱۳۹۶- ۱۳۸۶ همواره در رتبههای بالا قرار داشته و سهم قابل ملاحظهای از هزینههای دارویی بیمه سلامت استان ایلام را به خود اختصاص داده است و در تمام این سالها جزو ۲۰ قلم داروی هزینهساز استان بوده است و با گذشت زمان رتبه هزینهای آن افزایش یافته و در دو سال ۹۶- ۱۳۹۵ به جایگاه اول رسیده است. کنترل و نظارت بیشتر بر نحوه تجویز و مصرف آن در بهینه نمودن هزینه های دارویی اداره کل بیمه سلامت استان ایلام مؤثر خواهد بود.
مراد نصری، یونس سهیلیزاد،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: بر اساس قانون هزینههای مرتبط با سوانح و حوادث رانندگی تا دو ماه بعد از ترخیص بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. اما چون ساز و کار مشخصی برای شناسایی هزینههای سرپایی این بیماران وجود ندارد این هزینهها به سازمان بیمه سلامت تحمیل میشود. هدف از انجام مطالعه این است تعیین کند که بارمراجعه و هزینههای سرپایی بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت ناشی از سوانح و حوادت رانندگی در دوره مراجعات ضروری در استان ایلام چگونه است.
روشبررسی: مطالعه حاضر به صورت گذشتهنگر و توصیفی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت ایران در سه ماهه اول سال ۱۳۹۷ در اثر حوادث و سوانح ناشی از رانندگی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی(ره) شهر ایلام مراجعه بودند. بارمراجعه و هزینه تعداد ۴۵۴ نفر بیمهشده تحت پوشش بیمه سلامت به صورت سرشماری بررسی و در چک لیست ثبت، کدگذاری و وارد رایانه گردیدند. با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش ۲۱ مورد تحلیل قرار گرفتند و با استفاده از شاخصهای گرایش مرکزی جداول و نمودارها طراحی و استخراج شدند و توصیف دادهها انجام گرفت.
یافتهها: در دوره مراجعات ضروری بیمهشدگان بیمه سلامت که در سه ماه اول سال ۱۳۹۷ دچار مصدومیت بر اثر سوانح و حوادث رانندگی شدهاند جمعاً ۸۸۸ بار مراجعه و مجموعاً مبلغ ۲۶۴/۳۱۹/۷۹۷ ریال هزینه داشتهاند. هر کدام از نمونههای مطالعه در زمان مطالعه، ۱/۹۶ بار مراجعه سرپایی داشته و مبلغ ۵۸۲/۲۰۲ ریال برای سازمان بیمه سلامت هزینه تولید کردهاند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه در سال نشان میدهد که به طور میانگین ۳۲۱۶ بار و مبلغ ۱/۰۵۷/۲۷۸/۸۳۲ ریال هزینه به سازمان بیمه سلامت تحمیل میگردد پیشنهاد میشود سازمان بیمه سلامت ترتیبی اتخاذ نماید که این میزان هزینه توسط وزارت بهداشت و از محل منابع حاصل از ۱۰ درصد حق بیمه شخص ثالث موضوع بند ب ماده ۳۷ قانون برنامه پنجم پوشش داده شود.
علی ایوبیان، امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، محمدکریم بهادری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: تصمیمگیری مبتنی بر شواهد بهعنوان یکی از اجزای مهم نظام سلامت نقش مهمی ایفا مینماید. تصمیمگیری بر اساس نتایج قابل پیگیری و اطلاعات واقعی صورت میگیرد و طبیعتاً دستیابی به خروجی مورد نظر سهلتر خواهد شد. لذا این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در سیاستگذاری سلامت صورت پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی و توصیفی ـ تحلیلی میباشد که در سال ۱۳۹۸ صورت پذیرفت. جامعه پژوهش شامل خبرگان در سیستم نظام سلامت ایران بودند که ۲۰ نفر با استفاده از نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونههای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه مقایسات زوجی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار Expert Choice ویرایش ۱۱ تحلیل شدند.
یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه عوامل خارجی، فاکتور "دادهها و مدلهای مبتنی بر شواهد" با وزن ۰/۶۴۹ بیشترین وزن را دارا هستند. همچنین در عوامل داخلی، فاکتور "فناوری اطلاعات و IT" با وزن ۰/۴۱۵ بیشترین وزن را دارا هستند. در کل "دادهها و مدلهای مبتنی بر شواهد" و "فناوری اطلاعات و IT" بیشترین وزن و "ارتباطات" و "اعتماد" به ترتیب ۰/۰۱۵ و ۰/۰۱۳ کمترین وزن را در بین تمای فاکتورهای بدست آمده از روشهای تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در حوزه مدیریت سلامت را دارا هستند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در مجموع ۱۰ سازه در تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت ایران تأثیرگذار است. لذا مدیران و سیاستگذاران میتوانند بهترین شواهد را شناسایی و بهترین تصمیمات را در یک فرآیند تصمیمگیری مبتنی بر شواهد اتخاذ نمایند.
جهان آرا ممی خانی، سید موسی طباطبایی، مرضیه زنگنه،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سازمان های بیمه گر در نظام سلامت ایران، خریدار کلیدی هستند. به طور معمول اسناد مالی ارائه خدمت از بیمارستان به سازمان بیمه گر ارسال می شود و برحسب شرایط می تواند رویه های دیگری نیز وجود داشته باشد. هریک از این ۲واحد به دنبال محافظت از منابع سازمان متبوع خود هستند و گاهی تعارض هایی بین آنها رخ می دهد که می تواند به بیمار آسیب برساند. برای مدیریت هرچه بهتر تعامل بین سازمان بیمه گر و بیمارستان، مطالعه ای با رویکرد سیستمی و الگوی اکوسیستم سازمانی انجام شد تا فضای تصمیم ها و رفتارها را بهتر نشان دهند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مدل سازی بوده و در ۴مرحله در سال ۱۳۹۳ انجام شد. ابتدا مطالعه کتابخانه ای برای گردآوری مستندات بالادستی و نیز وضعیت موجود از نظر فرایندها و وظایف انجام شد. سپس در گروه متمرکز منطبق با چارچوب مدل اکولوژیک هریس عوامل محیطی در ۴حیطه جامعه، سیاست عمومی، سازمان و بین فردی دسته بندی شدند. در مرحله سوم با استفاده از جداول مدل ارزشیابی برنامه CDC امریکا، ذی نفعان برنامه تعامل بیمه گر و بیمارستان شناسایی و وظایف هریک و نقش آنها در تعامل تعیین شد. در مرحله پایانی، مدل گرافیکی با نمایش اثر مستقیم بین مؤلفه های مؤثر در تعامل بیمه گر و بیمارستان ترسیم و در جلسه گروه متمرکز با خبرگان، نهایی شد.
یافته ها: در اکوسیستم تعامل ۳۰ مؤلفه به دست آمد که حیطه های جامعه، سیاست عمومی، سازمانی و بین فردی به ترتیب ۱۱،۸ ،۴و۷ مؤلفه داشتند. در تحلیل ذی نفعان کلیدی برنامه تعامل بیمه گر و بیمارستان، ۲ ذی نفع در دسته کسانی که تحت تأثیر برنامه قرار می گیرند، ۶ ذی نفع در دسته کسانی که برنامه را اجرا می کنند و ۷ ذی نفع در دسته کسانی که از دستاوردهای برنامه استفاده می کنند قرار گرفتند و مدل گرافیکی براساس این یافتهها ترسیم شد.
نتیجه گیری: در اکوسیستم سازمانی تعامل بیمه گر و بیمارستان، بیش از ۶۳ درصد مؤلفه ها در حیطههای جامعه و سیاستهای اجتماعی بودند و کمتر از ۲۷ درصد آنها به سازمان و حیطه بین فردی برمی گشت. این موضوع نشان می دهد که تعامل بین بیمارستان و سازمان های بیمه گر بیشتر از اینکه تحت تأثیر عوامل درون بیمارستان و درون سازمان بیمه گر باشد، تحت تأثیر عوامل جامعه و سیاست های عمومی است.
محمد مسکرپور امیری، پریسا مهدی زاده،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر متغیرهای سطح سلامت می تواند علاوه بر آگاهی سیاست گذاران نظام سلامت از میزان تأثیر متغیرهای اقتصادی بر سطح سلامت، امکان پیش بینی اثر نوسانات اقتصادی را بر سطح سلامت فراهم کند. هدف از مطالعه حاضر، تحلیل روند متغیرهای اصلی اقتصاد کلان ایران و بررسی تأثیر آنها بر شاخص های سلامت بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. در این مطالعه به منظور شناسایی تأثیر نوسانات اقتصادی بر سلامت عمومی، روند ۴ دهه تغییرات (۱۳۵۰-۱۳۹۰) در شاخص های کلان اقتصادی و شاخص های سلامت عمومی مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های سلامت از بانک جهانی و شاخص های مرتبط با اقتصاد کلان از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و مرکز آمار ایران جمع آوری شد. برای شناسایی ارتباط بین متغیرها از برازش مدل رگرسیونی الگوی خودتوضیح برداری (VAR model) و آزمون علّیت گرنجر (Granger causality test) استفاده شد. تخمین مدل های رگرسیونی و آزمون های آماری مرتبط با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی eviews ۷ انجام شد.
یافته ها: رشد درآمد سرانه، نابرابری درآمد، و نرخ بیکاری، تأثیر آماری معناداری بر شاخص های امید به زندگی و مرگ و میر کودکان زیر ۵سال داشتند (P<۰.۰۵) و آزمون علّیت گرانجر نیز جهت تأثیر را تأیید می کرد. اختلالات نرخ ارز اگرچه تأثیر آماری معناداری بر امید به زندگی داشت(P<۰.۰۵)، اما اثر آن بر مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال معنادار نبود (P>۰.۰۵). از میان متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر متغیر نابرابری درآمدی بر شاخص های سلامت بیشتر از سایر متغیرها بود.
نتیجه گیری: از بین متغیرهای کلان اقتصادی، تأثیر نابرابری درآمدی بیشتر و طولانی مدت تر از سایر متغیرها بود و برهمین اساس دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیع درآمد، از طریق کاهش نابرابری درآمدی آثار سوء نوسانات اقتصادی را بر سطح سلامت جامعه کنترل کند.
مجید اکبری، خلیل علی محمدزاده، علی ماهر، سید مجتبی حسینی، محمدکریم بهادری،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت سلامت به عنوان سرمایه ای ارزشمند و دستیابی به پوشش همگانی سلامت، برخورداری از مزیت های بیمه های سلامت لازمه دستیابی به سلامت برای همه است و برهمین اساس شناسایی و تحلیل مزیت های تجمیع صندوق های بیمه های سلامت می تواند گامی موثر در این خصوص باشد. مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط سیستماتیک مزیت های یکپارچه سازی بیمه سلامت در ایران به انجام رسید.
روش بررسی: مطالعه توصیفی حاضر در دو مرحله شناسایی و تحلیل سیستماتیک مزیت های یکپارچه سازی بیمه سلامت در ایران روی ۶۸ نفر از خبرگان و متخصصان بیمه سلامت انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله دلفی، پرسشنامه ای ۴۰ سوالی در طیف لیکرت و در مرحله تحلیل سیستماتیک، پرسشنامه مقایسات زوجی بود. تحلیل نتایج فاز دلفی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و وزن دهی مزیت ها با استفاده از تکنیک دیمتل فازی (FUZZY DEMATEL) و با بهرهگیری از نرم افزار MATLAB انجام گرفت.
یافتهها: در مجموع ۴۰ مزیت برای تجمیع بیمه سلامت در ایران شناسایی شد که با انجام فاز دلفی، ۲۹ مزیت مورد پذیرش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل روابط سیستماتیک نیز نشان داد مزیت تولیت با مختصات (۳۱/۱ و ۳۱/۱) به عنوان تأثیرگذارترین و مزیت فرایند های عملیاتی با مختصات (۹۵۹/۰- و ۹۵۹/۰) به عنوان تأثیرپذیرترین هستند.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مزیت های تولیت و تأمین مالی و تأثیرگذاری آنها بر روی سایر مزیت ها، تمرکز بر تقویت این مزیت ها در راستای حرکت به سمت تجمیع صندوق های بیمه ای و فراهم سازی زیرساخت های آن، می تواند گام موثری در این خصوص باشد. همچنین دستیابی به مزیت های بسته پایه خدمتی، پوشش همگانی جمعیت، تأمین مالی و فرایندهای عملیاتی می تواند در قالب برنامه های میان مدت و بلندمدت محقق شود.
فاروق نعمانی، جعفر یحیوی دیزج،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: محدودیت های مالی و اقتصادی یکی از مهم ترین موانع دسترسی به خدمات مراقبت های سلامت به شمار می روند و بنابراین، حفاظت مالی از گیرندگان خدمات در برابر هزینههای سلامت، با استفاده از مکانیسم بیمه، یکی از راهکارهای اصلی دستیابی به پوشش همگانی سلامت، در جوامع شناخته می شود. برهمین اساس پژوهش حاضر نیز با هدف تبیین وضعیت پوشش بیمه درمانی و تأثیر آن بر هزینههای کمرشکن بین خانوارهای ایرانی طراحی و اجرا شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در دوره مطالعاتی ۱۳۹۴تا ۱۳۹۶ و با استفاده از داده های پیمایش هزینه - درآمد خانوار مرکز آمار ایران انجام شد. پس از استخراج و پالایش داده های خام، به منظور دستیابی به هدف مطالعه، داده های مربوط به ۱۱۴هزار و ۳۷۵ خانوار وارد مطالعه شدند. سنجش شـاخص هزینـه هـای کمرشـکن سلامت در مطالعه حاضر براساس تعریف سازمان جهانی بهداشت انجام شد. استخراج داده ها با استفاده از نرم افزارهای کاربردی MSAccess۲۰۱۳ و MSExcel۲۰۱۳ و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارSTATA v.۱۴.۱ براساس تکنیک رگرسیونی لاجیت انجام شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پوشش بیمه ای در مناطق روستایی (۶۶/۷۷ درصد) بیشتر از مناطق شهری (۷۱درصد) بود. در مناطق روستایی، شهری و کل کشور به ترتیب بیمه سلامت، تأمین اجتماعی و خدمات درمانی بیشترین جامعه را تحت پوشش قرار می دادند. تأثیر مثبت پوشش بیمه ای بر پیشگیری از احتمال مواجهه خانوارها با هزینه های کمرشکن سلامت مشاهده نشد. عواملی مانند افزایش تعداد سالمندان در خانوارها، نداشتن منزل شخصی، ساکن مناطق روستا بودن، درآمد پایین خانوار، تعداد شاغل کمتر در خانوار به عنوان عوامل موثر بر افزایش احتمال ابتلا به هزینه های کمرشکن سلامت شناسایی شدند.
نتیجه گیری: طبق نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد بیمه های درمانی پایه نتوانسته اند از ابتلای خانوارهای ایرانی به هزینه های کمرشکن سلامت جلوگیری کنند. با وجود اینکه عوامل اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز در مواجهه با هزینه های کمرشکن ممکن است دخیل باشند، اما آنچه به طور واضح به نظر می رسد، این است که خانوارهای ایرانی دارای بیمه درمانی از خطر مواجهه با هزینه های کمرشکن سلامت در امان نبودهاند. بنابراین در کنار اصلاحات سیاست های بیمه ای لازم است به سایر عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر اقتصاد سلامت خانوار نیز توجه شود.
مراد نصری، خانم لیلا بلوچی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: مسمومیت با انگیزههای مختلفی از جمله اشتباه فرد، دادخواهی و یا خودکشی و ... صورت میپذیرد. مصرف مواد غذایی فاسد، مصرف نابجای دارو، سموم کشاورزی و... از علل مسمومیت هستند. صرف نظر از انگیزه فرد مسموم و نوع و میزان ماده مصرفی، این دسته از بیماران برای بیمه سلامت، هزینههای قابل توجهی ایجاد میکنند. این مقاله به منظور بررسی فراوانی و هزینه بیمهشدگان بیمه سلامت که در اثر مسمومیت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی ایلام در سه ماه اول ۹۸ بستری شدهاند انجام شده است.
روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه مقطعی است که با هدف بررسی هزینههای بستری بیمهشدگان بیمه سلامت دچار مسمومیت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی شهر ایلام طی سه ماهه اول سال ۱۳۹۸ انجام شده است. جامعه آماری شامل ۷۳ نفر از بیمهشدگان بیمه سلامت استان است که به علت مسمومیت در بیمارستان شهید مصطفی خمینی ایلام در سه ماهه اول سال ۱۳۹۸ بستری شده و مورد مداوا قرار گرفتهاند. دادهها به روش سرشماری با استخراج و مطالعه پرونده بیماران جمعآوری گردید، توصیف دادهها از طریق نرمافزارهای SPSS ویرایش ۲۱ و Excel ویرایش ۲۰۰۷ صورت گرفت و نتایج در قالب جداول فراوانی و نمودار ارائه شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد هر بیمهشده بطور متوسط ۳/۲ روز بستری شده و ۵۹۵/۶۸۲/۱۶ ریال هزینه داشته است. بیمهشدگان روستایی با ۰۵/۵۲ درصد بیشترین و بیمهشدگان صندوق سایراقشار با ۴۸/۵ درصد کمترین میزان فراوانی را داشتند. بیمهشدگان کارکنان دولت با ۱۱۴/۶۶۳/۴۱ ریال بیشترین و بیمهشدگان ایرانیان با ۶۶۳/۸۹۹/۱۲ ریال کمترین میانگین هزینه را داشتند. ۴۹/۶۸ درصد نمونههای مورد مطالعه با دارو و ۴۴/۱۶ درصد با سم دچار مسمومیت شدهاند.
نتیجهگیری: مسمومیتها یکی از عوامل هزینهساز برای سازمان بیمه سلامت هستند. دسترسی آسان به داروها و سموم کشاورزی در تشدید این پدیده مؤثر هستند.
اکبر بهمنی، حسن مخملی، علیرضا فتحی زاده، سمیرا متقی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: خی از اقتصاددانان کندی رشد اقتصادی در بعضی از کشورهای در حال توسعه را به ناکارآمدی و توسعه نیافتگی نیروی انسانی و بخش سلامت نسبت میدهند و اصلاحات نظاممند این بخش را برای دستیابی به رشد اقتصادی سریعتر توصیه میکنند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان مخارج درمانی تخصیص داده شده دولت از طریق سازمان بیمه سلامت و رشد اقتصادی ایران است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه تحلیلی توصیفی است که با کاربرد روش مدل سازی و با استفاده از نرم افزار Eviews۱۰در دوره زمانی کوتاهمدت و بلندمدت و با روش VECM۴ (آزمون همجمعی و آزمون والد) مورد تحلیل قرار گرفته است. قلمرو زمانی تحقیق، سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۷ و فصلی بوده است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که همه متغیرهای تحقیق با یک بار تفاضل گیری ایستا می شوند و به عبارتی از درجه یک هستند. همچنین، هزینههای دولت در سازمان بیمه سلامت در کوتاهمدت و بلندمدت از تولید ناخالص داخلی تأثیر میپذیرند. از سویی دیگر، در صورت ایجاد نوسان در هزینههای درمانی دولت در سازمان بیمه سلامت، تولید ناخالص داخلی تحت تأثیر کوتاهمدت این هزینهها قرار میگیرد اما این رفتار در بلندمدت، به سوی محو شدن تاثیر ایجاد شده و بازگشت تولید ناخالص داخلی به تعادل و روند اصلی پیش خواهد رفت.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق گویای این است که، در مورد این مسئله که هزینههای بخش سلامت بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی تأثیر معنیدار دارد یا خیر، نمیتواند نظر قطعی را ارائه داد.
سارا امامقلی پور، مبارکه علی پناه دولت آباد، پدرام نوریزاده طهرانی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: در هر کشور با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و منابع موجود و زیر ساخت های توسعه یافتگی کشور، دستیابی و نحوه رسیدن به پوشش همگانی سلامت متفاوت می باشد. در کشور ایران طی چند دهه گذشته برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت تلاش های متعددی صورت گرفته است، هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجارب موفق کشورهایی نظیر مالزی، تایلند، شیلی، کاستاریکا، کوبا، سوئد و سایر کشورهایی در قاره های مختلف با سیستم های بهداشتی و درمانی مختلف است که به پوشش همگانی سلامت دست یافته اند می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری می باشد، در این پژوهش بخش بسیار عمده داده های مورد مطالعه، مستندات مرتبط با موضوع شامل گزارش های رسمی انتشار یافته و مقالات، کتب، آیین نامه ها و خبرنامه هایی می باشد که با جست و جو کلید واژه هایی همچون بیمه (Insurance)، پوشش همگانی سلامت (Universal Health Coverage)، سلامتی (Health)، نظام سلامت (Health System)، منابع مالی (Financial Resources) و عملکرد نظام سلامت (Health System Performance) در پایگاه های داده ای خارجی مانند Google Scholar،Web of Science و وبسایت هایی مانند بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و همچنین استفاده از برخی پایگاه های داخلی مانند Iranmedex و برگزاری جلسه با ذی نفعان وزارت بهداشت در ایران به دست آمده است. کلیه داده ها با بهره گیری از روش تحلیل محتوایی مورد مرور و تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: امروزه الگوی جهانی واحدی برای طراحی نظامهای بیمه سلامت وجود ندارد. کشور ها ازنظر اولویتهای مورد نظرخود، جمعیت تحت پوشش، درجه توسعه یافتگی، نوع سیستم حکومتی و دیگر عوامل متفاوت اند و هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند وکشورها بایستی این نقاط ضعف و قوت را با اولویتها و نیازها و همچنین محدودیتهای اقتصادی و سیاسی و ظرفیتهای اجرایی خود ارزیابی و نسبت به انتخاب بهترین نظام اقدام بنمایند.
نتیجه گیری: کلیه کشورهای موفق در زمینه پوشش همگانی سلامت از تعهدات سیاسی و مالی دولت نیز بهره مند بوده اند و بخش خصوصی به عنوان یک مکمل در کنار بخش عمومی نیز فعالیت داشته است. شناخت نیاز های بهداشتی وجود یک سیستم ارجاع منظم و هماهنگ از دلایل بهبود در زمینه پوشش همگانی سلامت می باشد. پوشش همگانی سلامت پروسه ای زمان بر است که کشور ایران در چند سال گذشته با اجرای طرح تحول سلامت به این هدف بزرگ بسیار نزدیک شده است.