انقلاب صنعتی چهارم که هم اکنون در حال رخ دادن است نیازمند تصمیمها و واکنشهای سیاستی است. اراده سیاسی، به مثابه یکی از متغیرهای مهم مورد مطالعه در سیاستگذاری عمومی، موضوع این مقاله است. اراده مدیریتی مستلزم آن است که سیاستگذاران اولاً با دانش متناسب با ابعاد گوناگون این انقلاب آشنا باشند و نسبت به آن دغدغهمند باشند، ثانیاً توان تدوین گفتمان سیاستی متناسب با این انقلاب را در بدنه مدیریتی کشور داشته باشند، و ثالثاً توان گسترش این گفتمان در سطح جامعه را ایجاد کنند. این مقاله از طریق تحلیل اسناد بالادستی و گفتمان مقامات رسمی در حوزه سلامت نشان میدهد که شرایط سه گانه فوق محقق نشده است.