عفت محمدی، ترانه یوسفینژادی، علی حسنزاده، مجتبی عطری، محمدرضا مبینیزاده، زهرا گودرزی، سارا محمدی، علیرضا اولیاییمنش،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اجرای طرح تحول نظام سلامت تاکنون تأثیرات متعددی داشته است. بررسی و تحلیل این تأثیرات میتواند سیاستگذاران و برنامه ریزان را در جهت اصلاح و بهبود مستمر اهداف نهایی نظام سلامت یاری رساند. با توجه به اینکه یکی از تأثیرپذیرترین عملکردهای نظام سلامت از طرح تحول، بعد تأمین مالی هست، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر اجرای این طرح بر بیمههای تکمیلی سلامت، بهعنوان بخشی از تأمینکنندگان مالی در نظام سلامت کشور، پرداخته است.
روش بررسی: مقاله حاضر، مطالعهای توصیفی هست که با بهرهگیری از دادههای ثانویه انجامشده است. جهت گردآوری دادهها از سامانههای اطلاعاتی سازمانهای بیمه سلامت و سالنامه آماری بیمه مرکزی کشور استفاده شد. تحلیل دادهها، با استفاده از نرمافزار، Excel وSpss صورت گرفت. جهت تحلیل و گزارش این دادهها از آمار توصیفی و آزمونهای تحلیل استفاده شد.
یافتهها: بررسی تأثیر طرح تحول بر سهم تأمینکنندگان مالی نظام سلامت نشان داده است، در تأمین مالی بخش خصوصی، بیشترین سهم مربوط به سهم خانوار است و در طی دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۳ متوسط سهم خانوار از کل سهم بخش خصوصی ۸۶/۵ درصد بوده است. در طی دوره ۱۳۸۱-۱۳۹۳ سهم دولت داخلی به سهم بخش عمومی بهطور متوسط ۵۴ درصد بوده است. یافتههای مرتبط با بیمههای تکمیلی سلامت نشان میدهند که خالص خسارت روند صعودی کاهنده و میزان حق بیمه روند صعودی فزاینده داشته است.
نتیجهگیری: سهم خانوار در تأمین مالی هزینههای سلامت از اجرای طرح تحول، بعد سال ۱۳۹۳ و اجرای طرح تحول نظام سلامت کاهشیافته است، میانگین پرداخت از جیب مجموعاً در بخش دولتی و خصوصی بیش از ۱۰ درصد کاهش نیافته است. هدف ارتقای کیفیت و ایجاد رقابت در بخش دولتی با بخش خصوصی و افزایش انگیزه مردم به مراجعه به بخش دولتی با تغییر فراوانی که در سهم تأمین مالی کنندگان رخداده است تا حدود زیادی برآورده شده است. همچنین بهنظر میرسد که در بلندمدت، با تداوم اجرای طرح تحول نظام سلامت و عدماصلاح شیوه برخورداری بیمهشدگان تکمیلی از یارانه سلامت، درصد بالایی از منابع مالی بیمههای تکمیلی سلامت در بخش خصوصی مصرف شود، درحالیکه بهتر است با اتخاذ تدابیری ظرفیت استفاده از این منبع در بخش دولتی فراهم گردد.
محمدمهدی کیانی، خاطره خانجانخانی، هاجر حقیقی، اعظم رئوفی، عفت محمدی، علیرضا اولیاییمنش، امیرحسین تکیان،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سلامت یکی از اصلیترین ابعاد سیاستهای اجتماعی است که دولتها با هدف کاهش نابرابریهای اجتماعی اتخاذ میکنند. ساختار اقتصادی سیاسی در ایران سبب شده تا رویکرد دولت نقش مهمتری در تعیین سیاستهای سلامت ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اصلاحات، قوانین و سیاستهای اخذ شده نظام سلامت ایران بعد از انقلاب اسلامی و تأثیر هرکدام بر کارکردهای نظام سلامت انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری است که به شناسایی سیاستهای نظام سلامت ایران بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۹ میپردازد. گردآوری دادهها به صورت جستجوی دستی در سایت سازمانهای مربوطه انجام گرفت. مستندات بر اساس ملاحظات چهارگانه Jupp انتخاب شدند و در نهایت ۱۰۱ سند به پژوهش وارد شد. بهمنظور دستهبندی اسناد نیز از چارچوب کارکردها و زیر ساختهای سازمان جهانی سلامت استفاده شد.
یافته ها: تقسیمبندی یافتههای این پژوهش بر اساس سیاستهای تصویب شده در حوزه سلامت در دولتهای سوم تا دوازدهم بعد از انقلاب اسلامی انجام گرفته است. از ۲۶ سیاست تصویب شده طی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ و ۳۱ سیاست تصویب شده در سالهای ۱۳۷۶-۱۳۶۹، بیشترین موارد مربوط به بعد ارائه خدمت بود. اما سیاستهای مربوط به حاکمیت و رهبری بیشترین تعداد را در بین ۲۹ سیاست تصویب شده در سالهای ۱۳۸۴-۱۳۷۷ و ۱۱ سیاست تصویب شده در سالهای ۱۳۹۲-۱۳۸۵ داشتند.
نتیجهگیری: نگاه کلی به پنج دوره برنامه توسعه گذشته نشان میدهد، توجه سیاستگذاران عرصه سلامت از بعد ارائه خدمت به سمت بعد حاکمیت و رهبری منعطف شده است و سایر کارکردها به ویژه نظام اطلاعات سلامت طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۵ مغفول مانده است.
عفت محمدی، احد بختیاری، محمدمهدی ناصحی، محمد عفتپناه، مهدی رضایی، زهرا شاهعلی، امیرحسین تکیان، علیرضا اولیاییمنش،
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بررسی عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران با توجه به اهدافی که برای این سازمان در اسناد و قوانین بالادستی در نظر گرفته شده است، موضوع مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است. مطالعه حاضر به شناسایی شاخصهای عملکردی سازمان بیمه سلامت ایران براساس تحلیل اسناد و قوانین مرتبط در راستای رصد برنامهها و سیاستهای کلان این سازمان پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای اسناد، برنامه ها و فعالیت های اجرایی سیاست های مرتبط با نظارت بر عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران، از سال تصویب قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور (۱۳۷۳) تا سال ۱۴۰۲، در سال ۱۴۰۲ انجام شد. از روش اسکات برای بررسی اعتبار اسناد و از تحلیل محتوای کیفی و رویکرد جزء به کل برای تحلیل دادهها بهره گرفته شد.
یافتهها: شاخص های شناسایی شده برگرفته از نه سیاست در ۱۱ موضوع و ۱۸۸ شاخص دسته بندی شدند: شاخص جمعیتی (۴.۶۵ درصد)، حسابهای ملی سلامت (۷.۵۵ درصد)، جمعیت تحت پوشش (۱۴.۵۳ درصد)، خدمات سلامت تحت پوشش (۹.۸۸ درصد)، هزینههای تحت پوشش/ وضعیت مشارکت مالی (۶.۳۹ درصد)، منابع مالی سازمان (۱۱.۶۲ درصد)، مراکز طرف قرارداد (۵.۸۱ درصد)، روند هزینهها. بار هزینه. بار مراجعه (۱۳.۳۷ درصد)، شاخصهای نظارتی (۶.۳۹ درصد)، کارایی عملیاتی سازمان (۱۳.۳۷ درصد)، دسترسی به خدمات و پیامد سلامت (۶.۳۹ درصد).
نتیجهگیری: برای ارزیابی صحیح و جامع عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران به گونهای که افزایش شفافیت و اعتماد عمومی را برای این سازمان به همراه داشته باشد در نظر گرفتن شاخصهای متعدد از جمله شاخصهای جمعیتی و حسابهای ملی سلامت، به گونهای که کلیه ابعاد اجرایی و عملکردی یک سازمان بیه سلامت را پوشش دهد مورد نیاز می باشد.