جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای تاج‌الدین

مسعود پاک‌نیت راد، محمدباقر تاج‌الدین، کرم حبیب‌پور گتابی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده


 مقدمه: با وجود اهمیت موضوع توانمندسازی، سازمانهای بیمهگر در ایران بنابه دلایلی چون مشخص نبودن معنا و مفهوم، ناشناسی عوامل دخیل و تأثیرگذار و فقدان جایگاه علمی و عملکردی آن، چندان بهدنبال توانمندسازی بیمهشدگان خود نیستند. به همین دلیل مطالعه حاضر برای شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با استفاده از روش آمیخته با طرح متوالی (ابتدا روش‏ کیفی دلفی و سپس روش کمی پیمایش) و مشارکت ۱۵ نفر از متخصصان توانمندسازی و بیمه سلامت در روش دلفی و مشارکت ۴۱۴ نفر از بیمهشدگان سازمان بیمه سلامت انجام شد. متناسب با هر یک از روشهای عنوان شده، روشهای نمونهگیری و اعتباریابی نیز مورد استفاده قرار گرفت. برای کشف عوامل، از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و برای مقایسه عوامل، از آزمون فریدمن استفاده شد.
یافتهها: پس از تعیین ۶۰ متغیر مهم و شناسایی ۱۰ عامل اصلی تأثیرگذار بر توانمندسازی بیمهشدگان که عبارتند از: خوداتکایی، رضایت شغلی، احساس از خود بیگانگی، برخورداری از سلامت اجتماعی، قدرت تصمیمگیری، برخورداری از آموزش سلامت، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، کیفیت روابط زندگی، قدرت آیندهنگری و ارتقای سطح نگرش سلامتمحور، مشخص شد «ارتقای سطح نگرش سلامتمحور» و «قدرت آیندهنگری» بهترتیب بیشترین و کمترین اثرگذاری را بر توانمندسازی بیمهشدگان بیمه سلامت ایران داشتند.
نتیجهگیری: بیمهشدگان سازمان بیمهسلامت ایران بر این باورند که برای توانمندسازی بیمهشدگان باید سطح نگرش تمام سطوح دستاندرکار در این حوزه با محوریت سلامت، ارتقا یابد و در جامعه «رویکرد سلامتمحور» جایگزین «درمانمحوری» شود.

افروز خانی، محمدباقر تاج‌الدین، سعید معدنی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف واکاوی کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران انجام شده تا زمینه‌های لازم برای فهم موضوع در بستر شرایط و بافت اجتماعی و اقتصادی را فراهم سازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش به‌­کارگرفته شده، نظریه زمینه­ای است. روش نمونه­‌گیری، هدفمند و قضاوتی بود که با تعداد ۱۸ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مصاحبه عمیق صورت گرفت. نمونه‌­گیری تا زمانی که تمام مقوله‌ها اشباع شدند و دیگر داده تازه و مهمی به­‌دست نیامد تداوم یافت.
یافته‌ها: مهم­ترین راهبردهایی که در پژوهش حاضر مورد نتیجه بوده سازگاری با بیماری، آموزش و اطلاع‌رسانی مناسب و مبارزه با بیماری است. در بحث از شرایط زمینه‌­ای مؤلفه‌­های مهمی چون: از دست دادن منزلت اجتماعی، احساس طرد و انزوای اجتماعی و غوطه‌وری در درد و رنج مورد تأکید بوده است. هم­چنین مؤلفه‌­هایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بی‌کیفیتی خدمات درمانی و بیمه‌ای، فقدان سلامت جسمی و روانی به‌­عنوان شرایط علّی مورد توجه هستند. بنابر یافته‌­های پژوهش حاضر دو مقوله اصلی کاهش اعتماد به نفس و خوداتکایی و اختلال در تصویر ذهنی از خود به ­عنوان شرایط مداخله‌گر مطرح شده­‌اند. تکمیل‌­کننده زنجیره مدل پارادایمی پژوهش حاضر مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد پیامدها هستند که کیفیت زندگی را در سه بخش عمده کاهش رضایت از زندگی، احساس بی قدرتی اجتماعی و فقدان هدفمندی و معنای زندگی مورد واکاوی قرار گرفته است.
نتیجه‌گیری: در اثر بروز زمینه هایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بی کیفیتی خدمات درمانی و بیمه‌ای و فقدان سلامت روانی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان سینه، دچار بی کیفیت شدن زندگی می‌شوند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بیمه سلامت ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb