مسعود کاوسی، سید جمالالدین طبیبی، محمود محمودی مجدآبادی فراهانی، کامران حاجینبی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: هر چه جامعه به سمت توسعه بیشتر پیش میرود، خطرات و ریسکهای جدیدی حیات و آرامش انسانها را تهدید مینماید. اینجاست که نقش سازمانهای بیمهگر در تأمین آینده افراد، آرامش خاطر اجتماع، توسعه اقتصادی، اجتماعی و رفاه بشری آشکارتر میشود. مرزهای ارائه خدمات درمانی به بیماران آنقدر گسترش یافته است که فراهم کردن تمامی این خدمات در قالب بیمههای درمانی حداقل از نگاه اقتصادی مقرون بهصرفه نمیباشد. در بسیاری از کشورها برای ارائه خدمات درمانی از بیمه تکمیلی استفاده میشود. این پژوهش به منظور عوامل مؤثر بر ساختار بیمه خدمات درمانی تکمیلی در کشورهای منتخب و ایران انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی، مقطعی و کاربردی است. دادههای این پژوهش با بررسی متون و مطالعات میدانی از طریق پرسشنامه جمعآوری گردیده که پس ار تأیید اعتبار آن از سوی خبرگان و روشهای کمی روایی محتوایی، پایایی سوالات مورد تأیید واقع شد. دادهها به منظور محاسبه آمارههای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش ۲۵ تحلیل شد و سپس از طریق نرمافزار AMOS تأییدیه تحلیل عاملی اکتشافی حاصل شد.
یافتهها: نتایج بررسیهای متون و آمارهای توصیفی و استنباطی در پژوهش حاضر نشان داد که ۵۱ درصد مشارکتکنندگان مرد و بقیه زن با میانگین سنی ۴۲ سال بودند. شش عامل مکنون شامل: نحوه تأمین منابع مالی ارائهدهندگان خدمات بیمهای، سیاستگذاری و برنامهریزیهای عملیاتی، سازمانهای حامی، ساختار سازمانی سیستمهای ارائهدهنده، مکانیسم کنترل، ساختار عملکردی سازمانهای بیمهگر در نظام بیمه خدمات درمانی تکمیلی ایران تأثیرگذار بودهاند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نقش بسزایی در نحوه تأمین مالی پوششهای هزینههای بیمهای و سازمانهای حامی در بهرهبرداری مطلوب از بیمه خدمات درمانی تکمیلی و بهبود سطح رضایتمندی بیماران و در نهایت ارتقاء سطح سلامت جامعه داشته است.
معصومه باقری کاهکش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی، لیلا ریاحی، کامران حاجینبی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: نظام سلامت به عنوان یکی از مهمترین ارکان مورد نیاز جوامع بشری می باشد و مشارکت در نظام سلامت به عنوان یک وسیله مناسب جهت تشویق و ترغیب مردم در جهت توسعه و بهبود فعالیتهای بهداشتی درمانی زندگیشان محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین چارچوب و ابعاد مشارکتهای مردمی در نظام سلامت به بررسی تجربیات کشورهای منتخب پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه تطبیقی میباشد که در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ انجام گرفت. مطالعه تطبیقی دادههای ۵ کشور انگلستان، مکزیک، نروژ، سنگاپور و ایران جمع آوری و در هشت مولفه مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از جداول مقایسهای استفاده شد که شامل مقایسه ابعادی است که از مطالعه الگوی مشارکتهای مردمی در نظام سلامت کشورهای منتخب به دست آمد.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد که در کشورهای مورد مطالعه به منظور ارتقا مشارکتهای مردمی در نظام سلامت از استراتژیهایی مانند گسترش فناوریهای نوین اطلاعاتی، کاهش تصدیگری دولتی و نابرابری اجتماعی، اصلاح نظام سلامت و ایجاد ساختارهای مناسب جهت مشارکتهای مردمی، توسعه سازمانهای مردم نهاد و تاکید و ترویج ارزشهای اخلاقی و فرهنگی بهره میبرند.
نتیجهگیری: مفهوم مشارکت مردمی نیاز به شفافسازی اطلاعاتی بیشتری داشته و تأثیر فاکتورهایی نظیر عوامل اقتصادی، ایجاد ساختارهای سازمانی مناسب و فناوری اطلاعات بر آن باید مورد بحثهای بیشتر قرار گرفته و بر اساس شرایط کشورها بومی سازی گردد.