۶ نتیجه برای یاری
ایروان مسعودیاصل، محمد بختیاری علیآباد، علی اخوانبهبهانی، مریم رهبریبناب،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: امروزه یکی از چالشهای پیشروی نظامهای سلامت افزایش روزافزون هزینهها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی روند هزینههای سلامت و همچنین سیاستهای اتخاذ شده به منظور مدیریت بهتر آن در ایران است.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در ۲ مرحله انجام شد: ۱- بررسی کلی روند هزینههای نظام سلامت کشور براساس اطلاعات حسابهای ملی سلامت. ۲- نظرات خبرگان و کارشناسان در رابطه با عوامل هزینهافزای سلامت در ایران و راهبردهای استفاده شده به منظور مدیریت بهتر این هزینهها در چند دهه اخیر، از طریق نمونهگیری ساده و در دسترس و مصاحبه نیمهساختاریافته شناسایی شد. برای تحلیل دادهها نیز از یک چارچوب ترکیبی قیاسی/استقرایی استفاده و در طول تحلیل یک چارچوب تماتیک تدوین شد. برای مدیریت و دستهبندی دادهها از نرمافزار NVivo استفاده گردید.
یافتهها: مخارج سلامت در ایران در طول سالهای گذشته افزایش یافته است و دورههای مختلف راهبردهای مختلفی برای مدیریت این هزینهها بکار گرفته شده است که گسترش مراقبتهای اولیه سلامت، گسترش پوشش بیمه، اجرای برنامه پزشک خانواده در شهرهای کوچک، روستا و عشایر از جمله مهمترین آنها میباشند.
نتیجهگیری: علیرغم اتخاذ برخی راهبردها برای کنترل هزینههای سلامت در ایران در دورههای مختلف، افزایش روزافزون هزینههای سلامت یک نگرانی به شمار میرود. بنابراین لازم است سیاستگذاران حوزه سلامت در راستای مدیریت بهتر هزینهها، همزمان با بهبود دسترسی، کیفیت خدمات و در نهایت رفاه بیماران گزینههای سیاستهای مناسب را تدوین و به اجرا در بیاورند.
حامد عسگری، نادر خالصی، امیراشکان نصیری پور، رضا زیاری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: تقاضای القایی در سلامت به مفهوم ارایه خدمات غیرضروری با نیت انتفاع به بیماران یا مراجعه کنندگان، با اعمال قدرت و سفارش ذینفعان همواره چالش برانگیز بوده است. مقاله حاضر قصد دارد تا با تعیین عوامل مختلف مؤثر بر تقاضای القایی در بیماریهای قلبی عروقی دارای بیمه پایه و تکمیلی به کمک متخصصان و خبرگان، راهکارهایی برای کنترل آن ارایه تا در سیاستگذاری و برنامه ریزی های کلان و سطوح اجرایی مورد استفاده قرارگیرد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش اول از مطالعه مروری نقلی و اجماع نظر خبرگان پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه و روایی و پایایی آن تأیید و در بخش دومبا استفاده از آن در جمعیت هدف شامل پزشکان متخصص قلب و عروق،کارشناسان بیمه، کارکنان و مراجعین به مجتمع بیمارستانی قلب شهید چمران داده ها گرآوری و در برنامه نرم افزاریSPSS۲۰ تحلیل شد.
یافته ها: بیشترین و کمترین نمره میانگین عوامل مرتبط با تقاضای القایی در بیماران قلبی عروقی را به ترتیب عوامل اجتماعی (۷۶/۰±۳۶/۳) و ذینفعان (۷۶/۰±۹۰/۲) داشته اند. در بین زیر عامل های عوامل اجتماعی، سواد سلامت جامعه (۸۱/۳۸±۰/۳) و در بین زیر عامل های ذینفعان، پزشکان و اخلاق حرفه ای (۹۷/۰±۱۳/۳ ) میانگین بالاتری داشته است پوشش بیمه (سازمان های بیمه گر) نقش کمرنگ تری در تحریک مصرف و احتمالا ایجاد تقاضای القایی نشان داد.
نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش به سیاستگذاران توصیه می نماید با توجه به اولویت ها، خط مشی های مناسب برای تغییرات اساسی و ساختاری با تمرکز بر تغییر دانش و نگرش مردم در تمام سطوح آموزش کشور اعم از مردم، پزشکان، سازمان های بیمه گر و کلیه ذینفعان در بخش سلامت و نظام بیمه ای کشور تصویب و ابلاغ نمایند.. به مجریان توصیه می نماید با پیروی از این سیاست ها زیر ساخت های لازم برای توسعه بیمه را در کشورفراهم نمایند.
احد بختیاری، نادر جهانمهر، ریحان ایزدی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: درصورت توسعه خدمات پیشگیرانه در سطوح مختلف، هزینههای روزافزون حوزه سلامت در کشورهای جهان به نحو چشمگیری کاهش خواهد یافت. ذی نفعان مختلفی در گسترش بهرهمندی از منافع خدمات پیشگیرانه تأثیرگذارند که از جمله آنها به سازمانهای بیمه بهعنوان خریداران خدمت میتوان اشاره کرد. تجربه کشورهای جهان در بهکارگیری خدمات پیشگیرانه و آگاهیرسانی منافع حاصل از آن می تواند نقشی انگیزاننده در بین ذی نفعان اجرای چنین سیاستی در ایران داشته باشد. هدف این مطالعه شناسایی مهمترین مداخلات تحت پوشش سازمانهای بیمهگر فعال در نظامهای سلامت کشورهای جهان است.
روش بررسی: این مطالعه یک مرور نظام مند از مطالعات مرتبط با طیف متنوعی از خدمات پیشگیرانه در نظام سلامت و سازمانهای بیمه و ارائه اطلاعات مبتنی بر شواهد از منافع مادی و غیرمادی توسعه این دسته از خدمات است که با تعریف کلیدواژههای جستجو در پایگاه اصلی مقالات بین ۳۰ دسامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۱۹ در سال ۱۳۹۷ انجام شد. پس از مرور مطالعات توصیههای سازمان جهانی بهداشت برای خدمات پیشگیرانه در حوزه بیماریهای غیرواگیر، بهعنوان کشندهترین دسته بیماریها در جهان و ایران، برای خوانندگان مشخص شد.
یافتهها: دستههای مختلف خدمات پیشگیرانه در حوزه بیماریهای مختلف در سطح جهان در حال ارائه هستند که منافع مادی و غیرمادی چشمگیری را برای جوامع به ارمغان آوردهاند. کاهش هزینهها، کاهش ناعدالتی در سلامت، افزایش کیفیت زندگی و بازده شغلی کارکنان از مهمترین منافع توسعه چنین خدماتی هستند. گروههای مختلف جوامع مانند مشاغل خاص یا گروههای سنی و جنسی مشخص در عین حال که خدمات پیشگیرانه مشخص به خود را دارند، سازمانهای بیمهگر مرتبط به خود را به وجود آوردهاند که در حال ارائه خدمات پیشگیرانه مرتبط با وضعیت اجتماعی و محیطی خود هستند. سازمانهای بیمه نقش بهسزایی در بهرهمندی و پوشش مؤثر خدمات پیشگیرانه در جوامع ایفا میکنند بهطوریکه احتمال اینکه فردی دارای بیمه از خدمات پیشگیرانه استفاده کند بهمراتب از افراد فاقد بیمه یا دارای بیمههای درمان محور بیشتر است.
نتیجهگیری: منافع خدمات پیشگیرانه در نظامهای سلامت جهان اثبات شدهاند بهگونهای که برخی از کشورها قانون الزام ارائه چنین خدماتی را برای سازمانهای بیمه تصویب کردهاند. از سوی دیگر مواجهه سازمانهای بیمهگر با هزینههای روبه افزایش، خدمات سطح۳ آنها را با چالش جدی مواجه ساخته و توجه سیاستگذاران آنها را به کنترل هزینهها هدایت کرده است. با افزایش آگاهی جامعه، نظام سلامت ایران هماینک بیش از هر زمان دیگری به تغییر استراتژی از خدمات درمانمحور به خدمات پیشگیرانه و ارتقادهنده سلامت نیاز دارد.
ویدا آقایاری، غلامرضا معمارزاده طهران، مرتضی موسیخانی، سید جمالالدین طبیبی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف ارزیابی ابعاد و مولفههای خطمشی گذاری بیمه سلامت در زمینه جذب و استخدام صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی می باشد که در سال ۱۴۰۲ صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل مدیران و مشاوران سازمان بیمه سلامت ایران بودهاند. تعداد ۱۰ نفر به روش هدفمند به عنوان نمونههای مطالعه انتخاب و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد. در نهایت دادهها توسط نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: یافتهها نشان داد شاخصهای توصیفی مربوط به ضریب اهمیت، میزان تضاد و میزان ابهام سیاستها را از مستندات قانونی (سیاستها) نشان میدهد. همچنین میانگین بدست آمده از نمونهها در اغلب گویهها (سیاستها) بالاتر از میانگین نظری (۲.۵) میباشد.
نتیجهگیری: با ایجاد یک نظام جامع ارزیابی خط مشیهای توسعه منابع انسانی و درک مناسب عوامل مستخرج و بکارگیری آنها در یک نظام ارزیابی معتبر، میتوان کارآیی و اثربخشی فعایتهای سازمانها را ارتقاء بخشید.
عفت محمدی، احد بختیاری، محمدمهدی ناصحی، محمد عفتپناه، مهدی رضایی، زهرا شاهعلی، امیرحسین تکیان، علیرضا اولیاییمنش،
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بررسی عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران با توجه به اهدافی که برای این سازمان در اسناد و قوانین بالادستی در نظر گرفته شده است، موضوع مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است. مطالعه حاضر به شناسایی شاخصهای عملکردی سازمان بیمه سلامت ایران براساس تحلیل اسناد و قوانین مرتبط در راستای رصد برنامهها و سیاستهای کلان این سازمان پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای اسناد، برنامه ها و فعالیت های اجرایی سیاست های مرتبط با نظارت بر عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران، از سال تصویب قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور (۱۳۷۳) تا سال ۱۴۰۲، در سال ۱۴۰۲ انجام شد. از روش اسکات برای بررسی اعتبار اسناد و از تحلیل محتوای کیفی و رویکرد جزء به کل برای تحلیل دادهها بهره گرفته شد.
یافتهها: شاخص های شناسایی شده برگرفته از نه سیاست در ۱۱ موضوع و ۱۸۸ شاخص دسته بندی شدند: شاخص جمعیتی (۴.۶۵ درصد)، حسابهای ملی سلامت (۷.۵۵ درصد)، جمعیت تحت پوشش (۱۴.۵۳ درصد)، خدمات سلامت تحت پوشش (۹.۸۸ درصد)، هزینههای تحت پوشش/ وضعیت مشارکت مالی (۶.۳۹ درصد)، منابع مالی سازمان (۱۱.۶۲ درصد)، مراکز طرف قرارداد (۵.۸۱ درصد)، روند هزینهها. بار هزینه. بار مراجعه (۱۳.۳۷ درصد)، شاخصهای نظارتی (۶.۳۹ درصد)، کارایی عملیاتی سازمان (۱۳.۳۷ درصد)، دسترسی به خدمات و پیامد سلامت (۶.۳۹ درصد).
نتیجهگیری: برای ارزیابی صحیح و جامع عملکرد سازمان بیمه سلامت ایران به گونهای که افزایش شفافیت و اعتماد عمومی را برای این سازمان به همراه داشته باشد در نظر گرفتن شاخصهای متعدد از جمله شاخصهای جمعیتی و حسابهای ملی سلامت، به گونهای که کلیه ابعاد اجرایی و عملکردی یک سازمان بیه سلامت را پوشش دهد مورد نیاز می باشد.
بهروز یاری، فاطمه احمدی، مجتبی مرادپور، رحمتاله محمدیپور،
دوره ۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: سیستم اطلاعات مدیریت مالی نقشی حیاتی در تصمیمگیری مدیران سازمانها ایفا میکند. این سیستم، دادهها و اطلاعات مربوط به سازمان را جمعآوری، سازماندهی و پردازش میکند و آنها را به شکلی قابل استفاده در اختیار مدیران قرار میدهد. البته این سیستم ها برای اثربخشی مطلوب تاچار به حرکت به سوی یکپارچگی هستند.
روش بررسی: در این پژوهش از روش آمیخته (کیفی-کمی) برای گردآوری دادهها استفاده شد. در بخش کیفی پس از انجام مصاحبه با ۱۸ خبره و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، ۱۹ مؤلفه شناسایی و استخراج شد. سپس، در بخش کمی، برای مدلسازی از روش ترکیبی مدلسازی ساختاری تفسیری فازی بهره گرفته شد. دادههای این بخش نیز با کمک ماتریس خودتعاملی گردآوری و سپس با کمک نرمافزار متلب مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از تحلیل دادههای حاصل مدلی چهار سطحی حاصل شد که مؤلفه بهروزرسانی یکپارچه زیرسیستمها تأثیرگذارترین مؤلفه و هشت مؤلفه سرعت گردش اطلاعات مالی، کاهش یا حذف بروکراسی مالی و ادرای، مدیریت هزینهها، مدیریت زمان و اقدام، گزارشگیری مالی و مدیریتی پیشرفته، مدیریت رویهها و فرآیندهای حسابداری، مدیریت نقدینگی و مدلسازی مالی تأثیرپذیرترین مؤلفههای مدل بودند.
نتیجهگیری: یکپارچگی سیستمهای اطلاعات مدیریت مالی در سازمان بیمه سلامت تا حد زیادی به بهروزرسانی یکپارچه زیرسیستمهای وابسته نظیر: برنامه حسابرسی کامل، تعاملات مالی و عملیاتی سیستمی، سیستم حسابداری مالی پیشرفته، سیستم پشتیبان تصمیمگیری، تضمین امنیت دادهها و یکپارچگی دادههای مالی بستگی دارد.