جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای یحیوی دیزج

فاروق نعمانی، شهرام توفیقی، جعفر یحیوی دیزج، مجید صفایی لاری، پدرام نوری‌زاده،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: عدالت در مشارکت مالی، یک هدف اساسی برای نظام‌های سلامت به شمار می­رود؛ چراکه ممکن است دسترسی به خدمات درمانی و نتایج سلامت را بهبود بخشد. با توجه به اهمیت موضوع مذکور، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی وضعیت شاخص مشارکت عادلانه هزینه‌های سلامت در ایران طی دوره مطالعاتی: ۱۳۸۶- ۱۳۹۵ انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه گذشته‌نگر حاضر به صورت مقطعی، در دوره مطالعاتی بین سال‌های ۱۳۸۶-۱۳۹۵، با استفاده از داده‌های پیمایش سالانه هزینه-درآمد خانوارها که توسط مرکز آمار ایران براساس روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی سه مرحله­ای تهیه می‌شود، انجام گرفت. شاخص مشارکت مالی عادلانه (FFCI) طبق فرمول ارایه شده توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) و با استفاده از نرم‌افزار Excel محاسبه شد.
یافته‌ها: یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که شاخص FFC به‌طور متوسط برای کل دوره در مناطق شهری، روستایی و کل کشور به ترتیب ۸۴/۰، ۸۲/۰و ۸۳/۰ بوده است. علاوه براین در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ مقدار شاخص FFC هم در مناطق روستایی و هم در مناطق شهری و به تبع آن در کل کشور روند کاهشی داشته است. در سال ۱۳۹۰ در هر دو مناطق روستایی و شهری، شاهد تغییرات افزایشی محسوس در شاخص FFC هستیم. از سال ۱۳۹۳-۱۳۹۱ مقدار شاخص FFC با کاهش همراه بوده و در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۹۳ بدون تغییر مانده است. در سال ۱۳۹۵ مقدار شاخص FFC تغییرات افزایشی محسوس داشته و برای کل کشور به مقدار ۸۶/۰ رسیده است.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج این مطالعه، سیاست‌های اتخاذ شده در بخش سلامت طی سال‌های ۱۳۸۶-۱۳۹۵ از جمله: توسعه بیمه‌های درمان، طرح تحول اقتصادی در سال ۱۳۸۸ و طرح تحول سلامت در سال ۱۳۹۳ نتوانسته است موجب تحقق اهداف برنامه توسعه ملی در عدالت تأمین مالی در نظام سلامت (۹/۰FFCI=) شود و اختلاف قابل توجهی به‌ویژه در مناطق روستایی، با هدف تعیین شده دارد. لذا نظام سلامت، نیازمند توجه و برنامه‌ریزی منسجم و عملی دولت و سیاستگذاران، جهت ارتقاء این شاخص می‌باشد.

جعفر یحیوی دیزج، جلال سعیدپور، فاروق نعمانی، کامران ایراندوست،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: نابرابری­‌ها در نظام سلامت، که به‌عنوان تفاوت­‌های افراد در بهره‌­مندی از سلامت و تسهیلات آن تعریف می‌­شود؛ از جمله عوامل تعیین‌کننده سلامت، در بین افراد و گروه‌ها به شمار می­‌روند. مطالعه حاضر به‌منظور ارزیابی وضعیت نابرابری در پرداختی بیمه­‌های درمان در ایران طی سال­‌های اخیر (دوره مطالعاتی ۱۳۹۰- ۱۳۹۶)، طراحی و انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۷ و با استفاده از داده‌­های پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار که به صورت سالیانه توسط مرکز آمار ایران انجام می­‌شود، طراحی و اجرا شد. در مطالعه حاضر، نابرابری در پرداختی بیمه‌­های درمانی ایران طی سال­‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ سنجیده شد. بدین منظور، متوسط هزینه­‌های پرداخته شده خانوارها برای بیمه­‌های درمانی و متوسط هزینه­‌های خانوار به تفکیک دهک درآمدی محاسبه و به کمک منحنی­‌های لورنز، ضریب جینی این هزینه‌­ها استخراج گردید. در ادامه به‌منظور ارزیابی عدالت در پرداخت­‌های بیمه­ای، شاخص کاکوانی نیز محاسبه گردید.
یافته‌ها: متوسط شاخص جینی برای پرداختی بیمه­‌های درمانی در بین خانوار شهری و روستایی در کل دوره مطالعه به ترتیب ۰/۳۴
 و ۰/۴۷ بود. میزان شاخص کاکوانی در تمام دوره مطالعه برای مناطق روستایی، همواره مثبت (عادلانه) بوده، در حالی که مناطق شهری در سال‌های ۱۳۹۱-۱۳۹۳ منفی (ناعادلانه) بود. علاوه براین روند تغییرات متوسط شاخص کاکوانی در کل کشور از سال­‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ کاهشی بوده که نشان‌دهنده روند ناعادلانه پرداخت‌­های بیمه‌­ای در سال‌های مذکور می‌باشد. اما در سال‌های ۱۳۹۳-۱۳۹۵ روند این تغییرات افزایشی بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌­های مطالعه حاضر نشان داد که وضعیت عدالت در میزان پرداختی­‌های بیمه­ درمانی خانوارهای ایران به‌خصوص در مناطق شهری مطلوب نبوده؛ و لازم است جهت دستیابی به عدالت در پرداخت­‌های بیمه­ درمانی خانوار، برنامه‌­ریزان و سیاستگذاران، ضمن بازنگری در توزیع منابع در بخش بیمه‌­ای کشور، از طریق باز توزیع منابع در مناطق شهری، در کنار ارتقای کیفی خدمات درمانی با پوشش بیمه­‌ای مناسب، حفاظت مالی بیشتری را از خانوارهای ایرانی داشته باشند.

فاروق نعمانی، جعفر یحیوی دیزج،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: محدودیت های مالی و اقتصادی یکی از مهم ترین موانع دسترسی به خدمات مراقبت های سلامت به شمار می روند و  بنابراین، حفاظت مالی از گیرندگان خدمات در برابر هزینههای سلامت، با استفاده از مکانیسم بیمه، یکی از راهکارهای اصلی دستیابی به پوشش همگانی سلامت، در جوامع شناخته می شود. برهمین اساس پژوهش حاضر نیز با هدف تبیین وضعیت پوشش بیمه درمانی و تأثیر آن بر هزینههای کمرشکن بین خانوارهای ایرانی طراحی و اجرا شد.

روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در دوره مطالعاتی ۱۳۹۴تا ۱۳۹۶ و با استفاده از داده های پیمایش هزینه  -   درآمد خانوار مرکز آمار ایران انجام شد. پس از استخراج و پالایش داده های خام، به منظور دستیابی به هدف مطالعه، داده های مربوط به ۱۱۴هزار و ۳۷۵ خانوار وارد مطالعه شدند. سنجش شـاخص هزینـه هـای کمرشـکن سلامت در مطالعه حاضر براساس تعریف سازمان جهانی بهداشت انجام شد. استخراج داده ها با استفاده از نرم افزارهای کاربردی MSAccess۲۰۱۳ و MSExcel۲۰۱۳ و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارSTATA v.۱۴.۱ براساس تکنیک رگرسیونی لاجیت انجام شد.

یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پوشش بیمه ای در مناطق روستایی (۶۶/۷۷ درصد) بیشتر از مناطق شهری (۷۱درصد) بود. در مناطق روستایی، شهری و کل کشور به ترتیب بیمه سلامت، تأمین اجتماعی و خدمات درمانی بیشترین جامعه را تحت پوشش قرار می دادند. تأثیر مثبت پوشش بیمه  ای بر پیشگیری از احتمال مواجهه خانوارها با هزینه های کمرشکن سلامت مشاهده نشد. عواملی مانند افزایش تعداد سالمندان در خانوارها، نداشتن منزل شخصی، ساکن مناطق روستا بودن، درآمد پایین خانوار، تعداد شاغل کمتر در خانوار به عنوان عوامل موثر بر افزایش احتمال ابتلا به هزینه های کمرشکن سلامت شناسایی شدند.

نتیجه گیری: طبق نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد بیمه های درمانی پایه نتوانسته اند از ابتلای خانوارهای ایرانی به هزینه های کمرشکن سلامت جلوگیری کنند. با وجود اینکه عوامل اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز در مواجهه با هزینه های کمرشکن ممکن است دخیل باشند، اما آنچه به طور واضح به نظر می رسد، این است که خانوارهای ایرانی دارای بیمه درمانی از خطر مواجهه با هزینه های کمرشکن سلامت در امان نبودهاند. بنابراین در کنار اصلاحات سیاست های بیمه ای لازم است به سایر عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر اقتصاد سلامت خانوار نیز توجه شود.


سارا امامقلی‌پور، محمد عرب، جعفر یحیوی دیزج،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: سلامتی همواره یکی از مهمترین دغدغه‌های بشر بوده است و بدون سلامت دهان و دندان، سلامت عمومی بدن تأمین نمی­شود. بیمه درمانی داشتن همواره از عوامل تسهیل کننده استفاده از خدمات درمانی بوده است و این پژوهش در راستای شناسایی و تعیین تأثیر پوشش بیمه ای بر استفاده از خدمات دندان‌پزشکی خانوار در کشور ایران می‌پردازد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مطالعات تحلیلی-توصیفی و مقطعی است و بر اساس آنالیز داده­های مستخرج از پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار طی سال‌های ۱۳۹۱-۱۳۹۶، در سال ۱۳۹۸ انجام ‌شده است. جهت برآورد اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از مدل رگرسیون لاجیت استفاده شد. حجم نمونه مورد بررسی این مطالعه در مناطق روستایی ۱۱۶۴۶۹ خانوار و در مناطق شهری ۱۱۲۶۸۵ خانوار و درمجموع ۲۲۹۱۵۴ خانوار برای کل کشور بوده است. به‌منظور تحلیل داده­ها در این مطالعه از نرم‌افزار ۱۴ STATA استفاده شد.
یافته‌ها: از ۲۲۹۱۵۴ خانوار مورد مطالعه ۱۱۳۹۲ خانوار ( ۹۸/۴ درصد) طی دوره ۶ ساله این مطالعه از خدمات دندان‌پزشکی استفاده داشته اند نتایج نشان می­دهد استان‌های با سطح توسعه یافتگی بالا (ازنظر دسترس به خدمات بهداشتی-درمانی) استفاده خدمات دندان‌پزشکی بالاتری داشتند (۰۰۱/۰ > p-value). خانوار ساکن مناطق شهری، دارای پوشش بیمه­ای، دارای تعداد افراد باسواد بیشتر، خانوار دارای تعداد سالمند کمتر بیشتر از خدمات دندان‌پزشکی استفاده کرده­اند (۰۰۱/۰ > p-value). خانوار ثروتمند (پنجک های درآمدی بالاتر) نسبت به خانوار فقیر (پنجک های درآمدی پایین‌تر) و خانواری که خودمراقبتی دهان و دندان داشتند( مصرف نخ دندان، مسواک و خمیردندان) نسبت به خانواری که این مراقبت را نداشتند بیشتر از خدمات دندان‌پزشکی استفاده کرده بودند (۰۰۱/۰ > p-value).
نتیجه‌گیری: مداخلات مؤثر مبتنی بر شواهد برای بهبود استفاده از خدمات دندان‌پزشکی در بین خانوارهای بدون بیمه درمانی، داری افراد سالمندان، وضعیت تحصیلات پایین و زندگی در استان‌های کمتر توسعه یافته و خانوار ساکن روستاها باید در اولویت سیاستگذاران و برنامه ریزان این حوزه قرار گیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بیمه سلامت ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb