مریم یعقوبی، محمد مسکرپورامیری،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: تعداد انتشارات علمی، مهمترین شــاخص کمی توسعه و پیشرفت هر کشور محسوب می شــود. هدف از مطالعه حاضر بررسی روند رشد تولیدات علمی حوزه بیمه سلامت در ایران و جهان طی دو دهه اخیر است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کمی با رویکرد علم سنجی بود. در تدوین استراتژی جستجو، معیارهای مشخصی برای استخراج مقالات در پایگاه اسکوپوس درنظر گرفته شد که شامل: تاریخ انتشار (۲۰۰۰-۲۰۲۴)، اصالت علمی یافتهها (اورجینال بودن مقاله)، حضور کلیدواژههای اصلی بیمه سلامت در عنوان یا کلیدواژه مقاله بود. به منظور توصیف وضعیت انتشار مقالات حوزه بیمه سلامت از شاخصهای پراکندگی و آنالیز روند در نرم افزار اکسل ۲۰۱۷ استفاده شد.
یافتهها: انتشارات علمی در حوزه بیمه سلامت از یک روند صعودی بهصورت یک تابع چندجمله ایی با درجه ۲ تبعیت می نماید (R۲=۰.۹۶). ایالات متحده با انتشار ۴۶ درصد مقالات حوزه بیمه سلامت با اختلاف قابل توجهی نسبت به سایر کشور ها بیشترین تولیدات علمی را در حوزه بیمه سلامت داشت. بعد از آن کشور آلمان با ۵ درصد و کشور انگلستان با ۳ درصد بیشترین سهم را در انتشار مقالات داشتند. ایران از نظر تعداد مقالات حوزه بیمه سلامت در رتبه ۲۰ قرار داشت.
نتیجهگیری: پوشش همگانی بیمه سلامت در ایران ظرفیت خوبی برای انتشار تجربیات این حوزه در ایران فراهم مینماید، با برنامهریزی دقیق و ظرفیتهای علمی موجود، انتشار تجربیات مرتبط با موضوع بیمه سلامت ارتقا مییابد.
علیاکبر حقدوست،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
اعظمالسادات ریوندی، خلیل علیمحمدزاده، سارا امامقلی پورسفیددشتی، علی ماهر، امین قاسمبیگلو،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: تقاضای القایی یک چالش بزرگ برای تأمین مالی ارتقای سلامت است. صاحبنظران نقش مهم بیمههای سلامت را بهعنوان محرک تقاضای ناشی از پزشک حتی در اقتصادهای جهانی نوظهور و پیشرفته برجسته دانستهاند. لذا اهمیت انجام مطالعات مروری درکشور برای دستیابی به روشهای شناسایی تقاضای القایی بر کسی پوشیده نیست.
روش بررسی: در این مطالعه از پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی پاب مد، اسکوپوس پروکوئست، کاکرین و وب آو ساینس و امبیس، جستجوی مقالات انجام گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که حدود ۹۰ درصد مطالعات با روشهای تحلیل آماری و بررسی ارتباط متغیرها به اثبات تقاضای القایی در خدمات تشخیصی درمانی پرداختند و موضوع تقاضای القایی همچنان یک موضوع مهم در جهان است.
نتیجهگیری: ساختار بیمهها به دلیل نقش اساسی که در پرداخت به ارائهکنندگان خدمات سلامت دارند در شکل گیری تقاضای القایی کاملاً موثرند و روشهای پژوهشی این مقالات دیدگاههای کارآمدی برای سیاستگذاران سلامت کشور در شناخت و کنترل تقاضای القایی مطرح میکند.
شهرام توفیقی، جهانآرا ممیخانی، صدیقه خادم، محمد عفتپناه، محمدجواد کبیر، مهدی رضایی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بار اختلالات روانشناختی و بار مالی آن در دنیا و ایران افزایش یافته است. معمولاً این بیماران برای بهبود وضعیت سلامت روان خود نیازمند حمایت مالی هستند. گاهی سازمانهای بیمهگر پایه در قراردادن خدمات مشاوره روانشناسی در بسته خدمات بیمه تردید دارند. مساعدتهای سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت کافی نیست.
روش بررسی: مطالعه توصیفی با محاسبات مالی است. با استفاده از دادههای مرکز آمار ایران، اطلاعات جمعیتی تا ،۱۴۱۰ و با استفاده از دادههای گزارشهای پیمایش سلامت روان وزارت بهداشت در ۱۳۹۰ و ۱۴۰۰، رشد سالانه برای دهه ۹۰ محاسبه شد. سپس با فرمول تنزیل، رشد شیوع اختلالات، شدتهای مختلف اختلالات، تعداد مراجعه به مراکز مختلف، تعداد مراجعهها تا ۱۴۱۰ برآورد شد. با فرض نرخ رشد تعرفه سالانه ۲۰ درصد؛ سهم بیمهگر ۳۰ درصد، ۵۰ درصد، و ۷۰ درصد؛ رشد سالانه ۵ درصد و ۱۰ درصد در تعداد مراجعهکنندگان بعد از ارائه پوشش بیمه، برآورد تکمیل شد.
یافتهها: بار مالی سازمانهای بیمه برای مشاوره روانشناختی سالانه از ۷۰۸.۲ میلیون تومان (سهم بیمه ۳۰ درصد در ۱۴۰۳، نرخ ثابت مراجعان) تا ۲۳,۵۳۴ میلیون تومان (سهم بیمه ۷۰ درصد، رشد سالانه ۱۰ درصد مراجعان در ۱۴۱۰) برآورد شده است.
نتیجهگیری: پوشش بیمه برای مشاوره روانشناسی هم ضروری و هم هزینه-اثربخش است. با تدوین بسته خدماتی مناسب میتوان مشاوره روانشناسی را با توجه به شدت اختلال، محل ارائه خدمات، سهمهای مختلف سازمانهای بیمهگر پوشش داد. منطقی بهنظر میرسد برخی از اختلالات، که مهم تلقی میشوند، تحت پوشش سازمانهای بیمهگر پایه قرار گیرند و برای سایر موارد بیمه تکمیلی در کنار سایر خدمات حمایتی و رفاهی، مانند یارانه، ارائه شود.
لیلا ایزدی، شعبان الهی، علیرضا حسنزاده، ساناز شفیعی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بیمه سلامت نیز به عنوان یکی از ارکان نظام سلامت و مسئول محافظت مالی افراد جامعه در برابر ریسک بیماریها، نیاز به سیستم نظارتی مؤثر دارد. هدف این پژوهش بررسی مسائل نظارت در بیمه سلامت و ارائه گامهای دستیابی به چارچوب پایش و ارزیابی در جهت نظارت هوشمند است.
روش بررسی: در این پژوهش دادهها از مصاحبههای کیفی با کارشناسان بیمه سلامت و تحلیل دادههای ثانویه جمعآوری شدهاند. مدل پیشنهادی پاوا در بیمه سلامت، بر اساس شاخصهای کلیدی استخراج شده از مطالعات پیشین، طراحی و ارزیابی شده است. روش انتخاب خبرگان با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی صورت گرفت و در مجموع ۲۴ مصاحبه انجام شد. در طی مصاحبهها، یادداشتبرداری شده و صوت مصاحبهها ضبط و با استفاده از نرمافزار Atlas.ti۸ تحلیل شدند. سپس بر اساس گامهای پاوا و هوشمندی کسب و کار، گامهای ایجاد چارچوب پاوا در بیمه سلامت ارائه گردید.
یافتهها: سازمان بیمه سلامت دارای سیستمهای مختلفی مانند اسناد پزشکی، سامانه امید، دیدهبان، استحقاقسنجی، سیستم شرکای کاری و نسخهنویسی الکترونیکی است. نظارت به صورت حضوری و غیرحضوری انجام میشود. تحلیل دادههای مصاحبهها نشان داد که نظارت در بیمه سلامت با چالشهای مختلفی مواجه است. این چالشها شامل نیاز به جمعآوری، تجمیع و پاکسازی دادهها، نیاز به تحلیل دادهها، و نیاز به سیستم یکپارچه و تعاملی نظارت است. به طور خاص، مشکلاتی مانند عدم وجود دادههای الکترونیکی کامل، نیاز به دسترسی بهتر به دادهها، و نیاز به تحلیل دقیقتر دادهها برای شناسایی تقلب و سوءاستفادهها شناسایی شدند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند توسط مدیران ارشد سازمانهای بیمه سلامت، مدیران و کارشناسان بخشهای نظارت و مدیران و کارشناسان بخشهای فناوری اطلاعات سازمان، مدیر دانش سازمانی و دانشورزان سازمان و همچنین مرکز ملی تحقیقات بیمه سلامت مورد استفاده قرار گیرد. این نتایج به بهبود کارایی و اثربخشی سیستم نظارتی و در نتیجه بهبود عملکرد کلی سازمان بیمه سلامت کمک میکند.
مهدی رعدآبادی، رجبعلی درودی، فرزان مددیزاده، امیررضا ویسی، سارا امامقلیپور، جمیل صادقیفر،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: EQ-۵Dرایج ترین ابزار جهت تخمین ابعاد کیفیت زندگی و محاسبه QALY می باشد. با اینحال این پرسشنامه ممکن است برخی از ابعاد سلامت را از دست بدهد و محدودیت هایی در اندازه گیری مطلوبیت داشته باشد. لذا افزودن ابعاد جدید به EQ-۵D ممکن است اعتبار و حساسیت اندازه گیری را بهبود بخشد. مطالعه حاضر به عنوان مرور نظام مند بر مطالعات افزودن ابعاد جدید به پرسشنامه EQ-۵D انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مرور نظام مند طراحی شد. پایگاههای اطلاعاتی Embase، PubMed، ISI/Web of Science و Scopus و دو تارنما هدفمند از ابتدا تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰ مورد جستجو قرار گرفتند. توصیف کلی، سطوح پرسشنامه EQ-۵D، روش ارزشگذاری، انواع ابعاد اضافه شده و رویکرد شناسایی ابعاد اضافه شده استخراج شد. دو نویسنده به طور مستقل مقالات را بررسی کردند.
یافتهها: ۲۳ مقاله وارد مطالعه وارد شدند که هشت مقاله فقط بعد شناختی، چهار مطالعه فقط بعد بینایی، سه مطالعه فقط بعد خواب و در دو مطالعه مشکلات پوستی به پرسشنامه EQ-۵D اضافه شده بود. اکثر مطالعات با مقیاس سه سطحی (EQ-۵D-۳L) و روش ارزشیابی VAS (۱۱=n) انجام شده است.
نتیجهگیری: نتایج مطالعات نشان می دهد که اضافه کردن برخی از ابعاد به پرسشنامه EQ-۵D میتواند مطلوبیت اندازه گیری شده را بهویژه در ابعاد شناختی، بینایی و تنفسی تغییر دهد. نتایج مطالعات نشاندهنده افزایش HRQoL کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با افزودن بعد به EQ-۵D است. با اینحال ناسازگاری بین برخی از مطالعات میتواند به تکنیکهای ارزشگذاری، بعد اضافهشده و شرایط مطالعه مرتبط باشد.
محمد غلامنژاد، نظام آرمند، لیلا غمخوار، اعظم السادات ریوندی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
رحیم رادمهر، یوسف محمدیمقدم، مرضیه محمدی، حسن سلطانی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: مدیریت منابع انسانی الکترونیک میتواند با قصد و اهداف مختلفی در سازمان پیاده شود. بهعبارتی کاهش هزینه، استفاده بهینه از منابع انسانی و قابلیت بالا در تغییر و نوآوری میتوانند نمونهای از اهداف مدیریت منابع انسانی الکترونیک باشند. پژوهش حاضر با هدف تدوین سناریوهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان بیمه سلامت ایران انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر جهتگیری، کاربردی بوده که در زمره پژوهشهای اکتشافی قرار میگیرد و روششناسی آن ترکیبی است. جامعه آماری، شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران سازمان بیمه سلامت در استان تهران میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری ۳۰ نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی شاخصهای پژوهش از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان بدست آمد. در بخش کمی نیز بهمنظور اولویتبندی شاخصها از پرسشنامه استفاده شد و نیز جهت تدوین سناریوها از شاخص اجماع، اهمیت و پراکندگی ضریب تغییرات بهره گرفته شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش در دوبخش کیفی و کمی ارائه شدهاست. بخش اول شامل شناسایی مولفههای کلیدی مدیریت منابع انسانی الکترونیک است و ۱۵ مولفه در این بخش تعیین شده که به ترتیب معماری منابع انسانی با شاخص اهمیت (۱۰۰) و شاخص اجماع (۰.۶۶) و اصلاح ساختار و فرآیند با شاخص اهمیت (۹۵) و شاخص اجماع (۰.۴۳) بهعنوان دو مولفه اصلی و مبنای سناریوهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان بیمه سلامت ایران شناسایی شدند. همچنین بخش دوم نتایج نشان میدهد که سونامی تغییر (بیانگر امکان اصلاح ساختار و فرآیند و معماری منابع انسانی)، ابر بدون باران (اشاره به وضعیتی دارد که ساختار سازمان کارآمد اما منابع انسانی ناکارآمد میباشد)، آتشفشان خاموش (بیانگر حالتی است که ساختار و منابع سازمان ناکارآمد میباشند) و سرزمین در خطر خشکسالی (اشاره به شرایطی دارد که در آن ساختار سازمان ناکارآمد اما منابع انسانی سازمان کارآمد است)، سناریوهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در بیمه سلامت هستند.
نتیجهگیری: نتایج نشانداد معماری منابع انسانی و اصلاح ساختار و فرآیند مهمترین پیشرانهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک و مبنای سناریوهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان بیمه سلامت ایران هستند. یکی از مهمترین راهکارهایی که میتوان در جهت بهبود و بکارگیری معماری منابع انسانی بکار بست، تحلیل و تطابق شغلی است. همچنین در صورت لزوم، ساختار سازمانی میبایست اصلاح شود تا بهبودهای لازم در فرآیندها و تصمیمگیریها اعمال شود.
سیروس علینیا،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
محمدرضا رضایی، کیوان بابادی، حسن سعیدی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: برنامه پزشکی خانواده روستاییان و عشایر در استان خوزستان باهدف ارائه خدمات بهداشتی و درمانی اولیه به جمعیت روستایی و عشایری اجرا شده و تلاش دارد تا با تمرکز بر پیشگیری و مدیریت بیماریها، به بهبود کیفیت زندگی مردم کمک کند. این مطالعه باهدف بررسی چالشهای اجرای این برنامه در استان خوزستان از منظر اعضای تیم سلامت و پایشگران آن صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی و مقطعی است. در این مطالعه جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای استفاده گردید که بهمنظور تعیین چالشهای اجرای طرح پزشک خانواده از دیدگاه پایشگران طرح و پزشکان شاغل در آن و با تمرکز بر ۹ حوزه تنظیم شده است. پرسشنامه ها برای تمامی ۲۳۵ عضو تیم سلامت و پایشگران در استان خوزستان ارسال شد که ۱۷۷ پاسخ از آنان دریافت شد. یافتههای این مطالعه کمی با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کای دوو من-ویتنی درسطح معنی داری ۰.۰۵ تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش پایینبودن جذابیت شغلی برای ماندگاری پزشکان با میانگین ۷.۴۳ را به عنوان مهمترین چالش نشان داد. همچنین، عدم تناسب بین دستمزد پزشکان با نرخ تورم که میانگین ۷.۳ را به خود اختصاص داده، نقش کلیدی در کاهش انگیزه کادر پزشکی دارد. تأخیر در پرداخت حقوق و کارانه تیم سلامت با میانگین ۷.۱۴ و حق سرانه پایین به ازای جمعیت تحت پوشش با میانگین ۷.۱۳ و امنیت شغلی پایین با میانگین ۷.۰۹ از چالشهای دیگر طرح است که اجرای بهینه این برنامه را نزد تیم سلامت با مشکل مواجه کرده است.
نتیجهگیری: با بهرهگیری از نتایج این مطالعه میبایست در تنظیم تفاهمنامه و دستورالعملهایی اجرائی آن به نیازهای انگیزشی و مالی اعضای تیم سلامت باتوجهبه سختی کار، مکفی بودن امکانات و تسهیلات در روستاها در کنار توجه به ارزیابی عملکرد منصفانه همراه بافرهنگ سازی نزد مردم و سطوح دیگر نظام ارجاع اقدام نمود.
شهرام توفیقی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
معصومه فغفوریآذر،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: در سطح جامعه، یکی از ویژگیهای مهم رفاه اجتماعی آن است که فرد از احساس سلامت، امنیت و شادمانی بالایی برخوردار باشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت ایران در مقایسه با سایر کشورهای حوزه منا در شاخص رفاه لگاتوم انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش این مطالعه کلیه کشورهای حوزه منا شامل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بود. دادههای سلامت از منظر شاخص رفاه لگاتوم از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ کشورهای مورد مطالعه جمعآوری گردید. از آزمون آماری پارامتریک تی تکنمونهای برای تحلیل دادهها و از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج آزمون آماری، یافتههای مطالعه بیانگر این بود که بر اساس گزارش موسسه لگاتوم، بین امتیاز سلامت ایران و سایر کشورهای حوزه منا تفاوت معنیداری مشاهده شد و امتیاز سلامت ایران بهطور معنیداری از میانگین امتیاز کشورهای حوزه منا بالاتر بود.
نتیجهگیری: ارزیابی شاخصهای سلامت ایران بر اساس مستندات جهانی، میتواند در زمینه سیاسگذاریهای حوزه سلامت راهگشا باشد. در حوزه سلامت، وضعیت ایران در مقایسه با میانگین سایر کشورهای حوزه منا در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد، ولی در سایر حوزهها برای رسیدن به سطح بـالای رفـاه، فاصله زیادی را باید طی کند.
افروز خانی، محمدباقر تاجالدین، سعید معدنی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف واکاوی کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران انجام شده تا زمینههای لازم برای فهم موضوع در بستر شرایط و بافت اجتماعی و اقتصادی را فراهم سازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش بهکارگرفته شده، نظریه زمینهای است. روش نمونهگیری، هدفمند و قضاوتی بود که با تعداد ۱۸ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مصاحبه عمیق صورت گرفت. نمونهگیری تا زمانی که تمام مقولهها اشباع شدند و دیگر داده تازه و مهمی بهدست نیامد تداوم یافت.
یافتهها: مهمترین راهبردهایی که در پژوهش حاضر مورد نتیجه بوده سازگاری با بیماری، آموزش و اطلاعرسانی مناسب و مبارزه با بیماری است. در بحث از شرایط زمینهای مؤلفههای مهمی چون: از دست دادن منزلت اجتماعی، احساس طرد و انزوای اجتماعی و غوطهوری در درد و رنج مورد تأکید بوده است. همچنین مؤلفههایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بیکیفیتی خدمات درمانی و بیمهای، فقدان سلامت جسمی و روانی بهعنوان شرایط علّی مورد توجه هستند. بنابر یافتههای پژوهش حاضر دو مقوله اصلی کاهش اعتماد به نفس و خوداتکایی و اختلال در تصویر ذهنی از خود به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدهاند. تکمیلکننده زنجیره مدل پارادایمی پژوهش حاضر مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد پیامدها هستند که کیفیت زندگی را در سه بخش عمده کاهش رضایت از زندگی، احساس بی قدرتی اجتماعی و فقدان هدفمندی و معنای زندگی مورد واکاوی قرار گرفته است.
نتیجهگیری: در اثر بروز زمینه هایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بی کیفیتی خدمات درمانی و بیمهای و فقدان سلامت روانی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان سینه، دچار بی کیفیت شدن زندگی میشوند.
جهانآرا ممیخانی، سیدعباس متولیان، حسن حقپرست بیدگلی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
حکمرانی پژوهش چارچوبی حیاتی است که یکپارچگی، کیفیت و انجام اخلاقی پژوهشهای علمی در رشتههای مختلف را تضمین میکند و شامل مجموعهای از اصول، دستورالعملها و شیوههای کاری طراحی شده برای حفظ استانداردهای بالا در سراسر فرآیند پژوهش، از مفهومسازی تا انتشار نتایج و از نظارت اخلاقی بهویژه در مطالعات بالینی انسانی یا حیوانات تا تضمین کیفیت و پاسخگویی یعنی ایجاد خطوط مسئولیت روشن بین پژوهشگران، مؤسسات و نهادهای تأمین مالی و انطباق یعنی تضمین پایبندی به الزامات قانونی و مقرراتی، از جمله حفاظت از دادهها و حقوق مالکیت معنوی همچنین شفافیت در ارتباطات، گردش اطلاعات، یافتهها و تضاد منافع. حکمرانی پژوهشی مؤثر شامل ذینفعان مختلفی از جمله پژوهشگران و تیمهای آنها، هیأتهای ارزیابی یا کمیتههای اخلاق، موسسات تأمین مالی، نهادهای نظارتی، سردبیران و داوران همتا است. همانطور که عمیقتر به این موضوع میپردازیم، بررسی خواهیم کرد که چگونه حکمرانی پژوهش، چشمانداز پژوهشهای علمی مدرن و تأثیر آن بر جامعه را بهطور کلی شکل میدهد. این پژوهش به مرور روایتی ۸۰ مقاله مرتبط با حکمرانی پژوهش پرداخته است. بدین منظور و برای جستجوی کامل و جامع مقالات از پایگاههای داده گوگل اسکولار و اسکوپوس استفاده گردید. چندین عبارت برای جستجوی مقالات اصلی و مرتبط استفاده شد که شامل حکمرانی پژوهش، مدلهای حکمرانی پژوهش، حکمرانی پژوهش در حوزه سلامت و تنظیمگری پژوهش بود. این مرور میتواند ضمن آشنا نمودن سیاستگذاران و مدیران ارشد و میانی حوزه پژوهش سلامت با اصطلاح حکمرانی و انواع آن، مدلهای مختلف استفاده شده در این زمینه را تبیین نماید.
شبنم آخوندی یزدی، امین جانقربانی پوده، علی مالکی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: اوتیسم نوعی اختلال رشدی است که در درجه اول تعاملات و ارتباطات اجتماعی را مختل میسازد. این اختلال درمان قطعی ندارد بنابراین تشخیص زودهنگام برای کاهش این اثرات مهم است. هدف از این مطالعه شناسایی افراد مبتلا به اوتیسم براساس اطلاعات ثبت شده از الگوی راه رفتن آنها به وسیله حسگر کینکت است.
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش یادگیری ماشین مبتنی بر اطلاعات ثبت شده از موقعیت قرارگیری مفاصل هنگام راه رفتن توسط حسگر کینکت، افراد مبتلا به اوتیسم شناسایی شدند. ابتدا، گروه ویژگیهای آماری از دادگان کینکت استخراج شد که شامل موقعیت مفاصل و زوایای بین آنها است. سپس ویژگیهای استخراج شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس بررسی و ویژگیهای بهینه انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از طبقهبند درخت تصمیم طبقهبندی انجام شد.
یافتهها: در این مقاله با استفاده از طبقه بند درخت تصمیم و ۴۲ ویژگی بهینه انتخاب شده مبتنی بر تحلیل آماری، طبقهبندی گروه سالم و بیمار انجام شد و صحت ۸۵ درصد بهدست آمد. میزان حساسیت و ویژهبودن بهدست آمده در این طبقهبندی، به ترتیب ۸۸ و ۸۲ درصد است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج طبقهبندی انجام شده، مشاهده میشود که این پژوهش توانست با استفاده از بردار ویژگی با بعد کم که بهوسیله تحلیل آماری بهدست آمده بود، به صحت قابل قبولی دست یابد. در این پژوهش نشان داده شد که تنها با داشتن موقعیت قرارگیری چند مفصل میتوان افراد مبتلا به اوتیسم را از افراد سالم طبقهبندی کرد. پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آتی با استفاده از این روش میزان بهبودی یا کنترل اوتیسم در افراد را پس از انجام روشهای درمانی اندازهگیری کنند.
بهروز یاری، فاطمه احمدی، مجتبی مرادپور، رحمتاله محمدیپور،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: سیستم اطلاعات مدیریت مالی نقشی حیاتی در تصمیمگیری مدیران سازمانها ایفا میکند. این سیستم، دادهها و اطلاعات مربوط به سازمان را جمعآوری، سازماندهی و پردازش میکند و آنها را به شکلی قابل استفاده در اختیار مدیران قرار میدهد. البته این سیستم ها برای اثربخشی مطلوب تاچار به حرکت به سوی یکپارچگی هستند.
روش بررسی: در این پژوهش از روش آمیخته (کیفی-کمی) برای گردآوری دادهها استفاده شد. در بخش کیفی پس از انجام مصاحبه با ۱۸ خبره و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، ۱۹ مؤلفه شناسایی و استخراج شد. سپس، در بخش کمی، برای مدلسازی از روش ترکیبی مدلسازی ساختاری تفسیری فازی بهره گرفته شد. دادههای این بخش نیز با کمک ماتریس خودتعاملی گردآوری و سپس با کمک نرمافزار متلب مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از تحلیل دادههای حاصل مدلی چهار سطحی حاصل شد که مؤلفه بهروزرسانی یکپارچه زیرسیستمها تأثیرگذارترین مؤلفه و هشت مؤلفه سرعت گردش اطلاعات مالی، کاهش یا حذف بروکراسی مالی و ادرای، مدیریت هزینهها، مدیریت زمان و اقدام، گزارشگیری مالی و مدیریتی پیشرفته، مدیریت رویهها و فرآیندهای حسابداری، مدیریت نقدینگی و مدلسازی مالی تأثیرپذیرترین مؤلفههای مدل بودند.
نتیجهگیری: یکپارچگی سیستمهای اطلاعات مدیریت مالی در سازمان بیمه سلامت تا حد زیادی به بهروزرسانی یکپارچه زیرسیستمهای وابسته نظیر: برنامه حسابرسی کامل، تعاملات مالی و عملیاتی سیستمی، سیستم حسابداری مالی پیشرفته، سیستم پشتیبان تصمیمگیری، تضمین امنیت دادهها و یکپارچگی دادههای مالی بستگی دارد.
مجتبی عابد، امیرتیمور پاینده نجفآبادی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین ارکان بهبود خدمات بهداشت و درمان، وضعیت بیمههای درمان تکمیلی است که باعث افزایش دسترسی مردم به مراقبتهای بهداشتی میشود. ارزیابی دقیق و علمی ریسک صدور بیمهنامه درمان یکی از حساسترین و مهمترین مراحل ارزیابی ریسک است و انجام آن باعث شناسایی مشتریان پرریسک و تعیین نرخ بیمه سلامت، متناسب با ریسک مشتریان میشود؛ لذا مطالعه حاضر با هدف کلاسبندی و نرخگذاری بیمهشدگان درمان با استفاده از رویکرد ماتریس ریسک انجام گرفت.
روش بررسی: برای ارزیابی ریسک بیمهشدهها، یک مدل دومرحلهای همراه با رویکرد ماتریس ارزیابی ریسک ارائه شده است که با استفاده از آن بتوان بیمهشدهها را در کلاسهای مختلف ریسک طبقهبندی کرد. برای این منظور ابتدا در گام اول احتمال ادعای خسارت را با استفاده از رگرسیون لجستیک براساس ریسکفاکتورهای سن، جنسیت و موقعیت جغرافیایی پیشبینی کرده و در گام بعد شدت خسارت با استفاده از رگرسیون چندکی پیش بینی شد.
یافتهها: در این مطالعه، مدل ارزیابی ریسک با رویکرد ماتریس ریسک ارائه شد که با بهکارگیری آن میتوان برای بیمهنامهها سه کلاس ریسک بحرانی ( ) متوسط ( ) و قابل قبول ( ) ارائه کرد.
نتیجهگیری: با استفاده از نتایج رویکرد ماتریس ریسک میتوان برای بیمهنامهها حق بیمهای متناسب با کلاس ریسکی آنها تعیین نمود. این موضوع میتواند به افزایش سطح رضایتمندی مردم، حرکت کردن در مسیر عدالت، رسیدن به حقبیمه منصفانه، گسترش یافتن فضای امنیت و نگاه علمی کردن به صنعت بیمه کشور کمک کند.
محمدمهدی مولائی، منصور فاتحی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
بیمه سلامت در حال تجربه یک تغییر اساسی با بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال است که روشهای جدیدی را برای ارتقای کیفیت خدمات و کاهش هزینهها فراهم میکند. این مطالعه به بررسی چگونگی تحول آینده بیمه سلامت با استفاده از راهکارهای مدرن نظیر هوش مصنوعی، دادههای کلان، اینترنت اشیاء و سیستمهای سلامت میپردازد.این فناوریها تاکنون پتانسیل خود را نشان داده وتوانسته اند به بیمهگران کمک کنند تا ارزیابی ریسک را بهبود بخشند، مراقبتهای شخصیسازیشده ارائه دهند و هزینههای بیمارستانی را بهویژه با بهرهگیری از یک استراتژی دیجیتال کاهش دهند. اما این مسیر بدون چالش نیست و در این بین امنیت دادهها، انطباق با مقررات جهانی و سوگیری الگوریتمی از جمله چالشهای مهم مطرح شده میباشند. در ایران نیز با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه،همچنان مشکلاتی وجود دارد. چالشهایی مانند محدودیت زیرساختهای فناوری اطلاعات، ضعف در سیستمهای ارجاع و دسترسی محدود به اینترنت از جمله موانع اصلی در این موضوع هستند. برای رفع این مشکلات، نیاز به تقویت زیرساختهای دیجیتال فعلی، بازبینی چارچوبهای قانونی موجود و آموزش نیروی انسانی آشنا و توانمند در این حوزه،احساس میشود.دستیابی موفقیت در تحول دیجیتال به تعادلی کامل در نظام سلامت وابسته است؛ به این معنا که ترکیب مناسبی از فناوریهای پیشرفته و توانایی ارائه مراقبت با کیفیت و هزینه مقرونبهصرفه برای همه فراهم شود. در نهایت، این تلاشها میتواند به توسعه سیستمی منجر شود که نیازهای تمامی ذینفعان در نظام سلامت را برآورده سازد.
علی طاوسیان، ثنا احمدی، مهدی رضایی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: خارج نشدن استنت دبل جی در موعد مقرر و باقی ماندن آن، عوارض زیادی برای بیمار به دنبال خواهد داشت. در این مطالعه قصد داریم با توجه به اهمیت پیگیری و خارج سازی به موقع استنتهای دبل جی و اهمیت پیگیری بیماران، به بررسی دو رویکرد پیگیری و فالوآپ بیماران پس از اعمال جراحی اورولوژیک بپردازیم.
روش بررسی: این مطالعه از نوع گذشته نگر و در مرکز درمانی ضیائیان انجام شده است. تعداد ۵۷۳ بیمار طی مدت ۱۰ سال و در دوبازه زمانی ۵ ساله تحت تعبیه استنت دبل جی قرار گرفتند که از این میان تعداد ۸ بیمار واجد شرایط عنوان استنت دبل جی فراموش شده بوده اند.
یافتهها: در بازه زمانی ۵ ساله تعداد موارد تعبیه استنت دبل جی در مرکز درمانی ضیاییان ۲۲۴ مورد بوده است که تعداد ۷ مورد به علت عدم ادامه درمان پیگیری و در نتیجه عدم خروج استنت بستری شدند. در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ تعداد موارد تعبیه دبل جی، ۳۴۹ مورد بوده است که تعداد ۳ بیمار جهت پیگیری درمانی و خارجسازی استنت دبل جی با سیستم پیگیری تلفنی فراخوانی شدند.
نتیجهگیری: در این مطالعه تلاش شده است که نقش طراحی سیستمهای کم هزینه پیگیری جهت ادامه درمان بررسیهای پساجراحی، بهصورت شفاف ارائه شود تا پزشکان و سایر کادر درمان به اهمیت ارائه و طراحی یک نظام هماهنگ، سادهسازی شده، عملیاتی و ارزان قیمت در پیگیری منسجم بیماران پی ببرند.
سیروس نیکاقبالی، مصطفی رجبی، بهار حافظی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بررسی عوامل مؤثر بر هزینههای سلامت در استانها میتواند چشماندازی جدید را برای برنامهریزان و صاحبنظران اجتماعی و اقتصاد سلامت فراهم نماید. ازاینرو ضرورت بررسی عوامل اثرگذار بر هزینههای سلامت در استانهای ایران بهخصوص انرژیهای تجدیدپذیر و سوختهای فسیلی (به دلیل آثار سوء روی سلامت) و با استفاده از اقتصادسنجی فضایی و محاسبه سرریزهای فضایی در استانها ضروری به نظر میرسد.
روش بررسی: عوامل تأثیرگذار بر هزینههای سلامت در استانهای ایران به خصوص انرژیهای تجدیدپذیر و انرژیهای تجدیدناپذیر (سوختهای فسیلی) و با استفاده از اقتصادسنجی فضایی و محاسبه سرریزهای فضایی در ۳۱ استان ایران در دوره زمانی ۱۴۰۱-۱۳۹۰ بررسی میگردد.
یافتهها: اثر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر بر هزینههای سلامت منفی و معنادار و اثرات انرژیهای فسیلی و انتشار CO۲ بر هزینههای سلامت مثبت و معنادار میباشند. کشش مصرف انرژیهای تجدیدپذیر، انرژیهای فسیلی و انتشار CO۲ بیکشش میباشند. افزایش انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش انتشار کربن منجر به کاهش هزینههای سلامت در استانهای ایران میشود. همچنین اثر فضایی جمعیت بالای ۶۵ سال به کل جمعیت بر هزینههای سلامت مثبت و معنادار است و بیکشش میباشد.
نتیجهگیری: اصلاح قیمت انرژی، تشویق برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، فرهنگسازی برای اصلاح الگوی مصرف انرژی نیز از دیگر اقداماتی هستند که میتوانند به کاهش مصرف انرژی فسیلی و درنتیجه، کاهش انتشار CO۲ کمک کند. برای استانها و فعالیتهای اقتصادی مصرف انرژی تجدیدپذیر زیاد و انتشار CO۲ پایین، مشوقهای مالی و برای استانها با انتشار CO۲ بالا، مالیات و جریمه در نظر گرفته شود؛ تا بنگاهها در راستای کاهش انتشار CO۲ و کاهش آلایندگی اقدام کنند.