جستجو در مقالات منتشر شده



شهرام توفیقی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده


معصومه فغفوری‌آذر،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: در سطح جامعه، یکی از ویژگی‌های مهم رفاه اجتماعی آن است که فرد از احساس سلامت، امنیت و شادمانی بالایی برخوردار باشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت ایران در مقایسه با سایر کشورهای حوزه منا در شاخص رفاه لگاتوم انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی- مقایسه‌ای بود. جامعه پژوهش این مطالعه کلیه کشورهای حوزه منا شامل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بود. داده‌های سلامت از منظر شاخص رفاه لگاتوم از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ کشورهای مورد مطالعه جمع‌آوری گردید. از آزمون آماری پارامتریک تی تک‌نمونه‌ای برای تحلیل داده‌ها و از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج آزمون آماری، یافتههای مطالعه بیانگر این بود که بر اساس گزارش موسسه لگاتوم، بین امتیاز سلامت ایران و سایر کشورهای حوزه منا تفاوت معنی‌داری مشاهده شد و امتیاز سلامت ایران به‌طور معنی‌داری از میانگین امتیاز کشورهای حوزه منا بالاتر بود.
نتیجه‌گیری: ارزیابی شاخص‌های سلامت ایران بر اساس مستندات جهانی، می‌تواند در زمینه سیاسگذاری‌های حوزه سلامت راهگشا باشد. در حوزه سلامت، وضعیت ایران در مقایسه با میانگین سایر کشورهای حوزه منا در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد، ولی در سایر حوزه‌ها برای رسیدن به سطح بـالای رفـاه، فاصله زیادی را باید طی کند.

افروز خانی، محمدباقر تاج‌الدین، سعید معدنی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف واکاوی کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران انجام شده تا زمینه‌های لازم برای فهم موضوع در بستر شرایط و بافت اجتماعی و اقتصادی را فراهم سازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش به‌­کارگرفته شده، نظریه زمینه­ای است. روش نمونه­‌گیری، هدفمند و قضاوتی بود که با تعداد ۱۸ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مصاحبه عمیق صورت گرفت. نمونه‌­گیری تا زمانی که تمام مقوله‌ها اشباع شدند و دیگر داده تازه و مهمی به­‌دست نیامد تداوم یافت.
یافته‌ها: مهم­ترین راهبردهایی که در پژوهش حاضر مورد نتیجه بوده سازگاری با بیماری، آموزش و اطلاع‌رسانی مناسب و مبارزه با بیماری است. در بحث از شرایط زمینه‌­ای مؤلفه‌­های مهمی چون: از دست دادن منزلت اجتماعی، احساس طرد و انزوای اجتماعی و غوطه‌وری در درد و رنج مورد تأکید بوده است. هم­چنین مؤلفه‌­هایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بی‌کیفیتی خدمات درمانی و بیمه‌ای، فقدان سلامت جسمی و روانی به‌­عنوان شرایط علّی مورد توجه هستند. بنابر یافته‌­های پژوهش حاضر دو مقوله اصلی کاهش اعتماد به نفس و خوداتکایی و اختلال در تصویر ذهنی از خود به ­عنوان شرایط مداخله‌گر مطرح شده­‌اند. تکمیل‌­کننده زنجیره مدل پارادایمی پژوهش حاضر مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد پیامدها هستند که کیفیت زندگی را در سه بخش عمده کاهش رضایت از زندگی، احساس بی قدرتی اجتماعی و فقدان هدفمندی و معنای زندگی مورد واکاوی قرار گرفته است.
نتیجه‌گیری: در اثر بروز زمینه هایی چون فقدان حمایت اجتماعی و اقتصادی، ناکارآمدی و بی کیفیتی خدمات درمانی و بیمه‌ای و فقدان سلامت روانی و اجتماعی زنان مبتلا به سرطان سینه، دچار بی کیفیت شدن زندگی می‌شوند.

جهان‌آرا ممی‌خانی، سیدعباس متولیان، حسن حق‌پرست بیدگلی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

حکمرانی پژوهش چارچوبی حیاتی است که یکپارچگی، کیفیت و انجام اخلاقی پژوهش‌های علمی در رشته‌های مختلف را تضمین می‌کند و شامل مجموعه‌ای از اصول، دستورالعمل‌ها و شیوههای کاری طراحی شده برای حفظ استانداردهای بالا در سراسر فرآیند پژوهش، از مفهوم‌سازی تا انتشار نتایج و از نظارت اخلاقی به‌ویژه در مطالعات بالینی انسانی یا حیوانات تا تضمین کیفیت و پاسخگویی یعنی ایجاد خطوط مسئولیت روشن بین پژوهشگران، مؤسسات و نهادهای تأمین مالی و انطباق یعنی تضمین پایبندی به الزامات قانونی و مقرراتی، از جمله حفاظت از داده‌ها و حقوق مالکیت معنوی همچنین شفافیت در ارتباطات، گردش اطلاعات، یافتهها و تضاد منافع. حکمرانی پژوهشی مؤثر شامل ذینفعان مختلفی از جمله پژوهشگران و تیمهای آنها، هیأتهای ارزیابی یا کمیتههای اخلاق، موسسات تأمین مالی، نهادهای نظارتی، سردبیران و داوران همتا است. همانطور که عمیق‌تر به این موضوع می‌پردازیم، بررسی خواهیم کرد که چگونه حکمرانی پژوهش، چشم‌انداز پژوهش‌های علمی مدرن و تأثیر آن  بر جامعه را بهطور کلی شکل می‌دهد. این پژوهش به مرور روایتی ۸۰ مقاله مرتبط با حکمرانی پژوهش پرداخته است. بدین منظور و برای جستجوی کامل و جامع مقالات از پایگاههای داده گوگل اسکولار و اسکوپوس استفاده گردید. چندین عبارت برای جستجوی مقالات اصلی و مرتبط استفاده شد که شامل حکمرانی پژوهش، مدل‌های حکمرانی پژوهش، حکمرانی پژوهش در حوزه سلامت و تنظیم‌گری پژوهش بود. این مرور می‌تواند ضمن آشنا نمودن سیاستگذاران و مدیران ارشد و میانی حوزه پژوهش سلامت با اصطلاح حکمرانی و انواع آن، مدل‌های مختلف استفاده شده در این زمینه را تبیین نماید.

شبنم آخوندی یزدی، امین جانقربانی پوده، علی مالکی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: اوتیسم نوعی اختلال رشدی است که در درجه اول تعاملات و ارتباطات اجتماعی را مختل می‌سازد. این اختلال درمان قطعی ندارد بنابراین تشخیص زودهنگام برای کاهش این اثرات مهم است. هدف از این مطالعه شناسایی افراد مبتلا به اوتیسم براساس اطلاعات ثبت شده از الگوی راه رفتن آن‌ها به وسیله حسگر کینکت است.
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش یادگیری ماشین مبتنی بر اطلاعات ثبت شده از موقعیت قرارگیری مفاصل هنگام راه رفتن توسط حسگر کینکت، افراد مبتلا به اوتیسم شناسایی شدند. ابتدا، گروه ویژگی‌های آماری از دادگان کینکت استخراج شد که شامل موقعیت مفاصل و زوایای بین آن‌ها است. سپس ویژگی‌های استخراج شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس بررسی و ویژگی‌های بهینه انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از طبقه‌بند درخت تصمیم طبقه‌بندی انجام شد.
یافته‌ها: در این مقاله با استفاده از طبقه بند درخت تصمیم و ۴۲ ویژگی‌ بهینه انتخاب شده مبتنی بر تحلیل آماری، طبقه‌بندی گروه سالم و بیمار انجام شد و صحت ۸۵ درصد به‌دست آمد. میزان حساسیت و ویژه‌بودن به‌دست آمده در این طبقه‌بندی، به ترتیب ۸۸ و ۸۲ درصد است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج طبقه‌بندی انجام شده، مشاهده می‌شود که این پژوهش توانست با استفاده از بردار ویژگی با بعد کم که به‌وسیله تحلیل آماری به‌دست آمده بود، به صحت قابل قبولی دست یابد. در این پژوهش نشان داده شد که تنها با داشتن موقعیت قرارگیری چند مفصل می‌توان افراد مبتلا به اوتیسم را از افراد سالم طبقه‌بندی کرد. پیشنهاد می‌گردد در پژوهش‌های آتی با استفاده از این روش میزان بهبودی یا کنترل اوتیسم در افراد را پس از انجام روش‌های درمانی اندازه‌گیری کنند.

بهروز یاری، فاطمه احمدی، مجتبی مرادپور، رحمت‌اله محمدی‌پور،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: سیستم اطلاعات مدیریت مالی نقشی حیاتی در تصمیم‌گیری مدیران سازمان‌ها ایفا می‌کند. این سیستم‌، داده‌ها و اطلاعات مربوط به سازمان را جمع‌آوری، سازماندهی و پردازش می‌کند و آن‌ها را به شکلی قابل استفاده در اختیار مدیران قرار می‌دهد. البته این سیستم ها برای اثربخشی مطلوب تاچار به حرکت به سوی یکپارچگی هستند.
روش بررسی: در این پژوهش از روش آمیخته (کیفی-کمی) برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. در بخش کیفی پس از انجام مصاحبه با ۱۸ خبره و تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه، ۱۹ مؤلفه شناسایی و استخراج شد. سپس، در بخش کمی، برای مدلسازی از روش ترکیبی مدلسازی ساختاری تفسیری فازی بهره گرفته شد. داده‌های این بخش نیز با کمک ماتریس خودتعاملی گردآوری و سپس با کمک نرم‌افزار متلب مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: پس از تحلیل داده‌های حاصل مدلی چهار سطحی حاصل شد که مؤلفه به‌روزرسانی یکپارچه زیرسیستم‌ها تأثیرگذارترین مؤلفه و هشت مؤلفه سرعت گردش اطلاعات مالی، کاهش یا حذف بروکراسی مالی و ادرای، مدیریت هزینه‌ها، مدیریت زمان و اقدام، گزارش‌گیری مالی و مدیریتی پیشرفته، مدیریت رویه‌ها و فرآیندهای حسابداری، مدیریت نقدینگی و مدلسازی مالی تأثیرپذیرترین مؤلفه‌های مدل بودند.
نتیجه‌گیری: یکپارچگی سیستم‌های اطلاعات مدیریت مالی در سازمان بیمه سلامت تا حد زیادی به به‌روزرسانی یکپارچه زیرسیستم‌های وابسته نظیر: برنامه حسابرسی کامل، تعاملات مالی و عملیاتی سیستمی، سیستم حسابداری مالی پیشرفته، سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری، تضمین امنیت داده‌ها و یکپارچگی داده‌های مالی بستگی دارد.

مجتبی عابد، امیرتیمور پاینده نجف‌آبادی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم‌ترین ارکان بهبود خدمات بهداشت و درمان، وضعیت بیمه‌های درمان تکمیلی است که باعث افزایش دسترسی مردم به مراقبت‌های بهداشتی می‌شود. ارزیابی دقیق و علمی ریسک صدور بیمه‌نامه درمان یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین مراحل ارزیابی ریسک است و انجام آن باعث شناسایی مشتریان پرریسک و تعیین نرخ بیمه سلامت، متناسب با ریسک مشتریان می‌شود؛ لذا مطالعه حاضر با هدف کلاس‌بندی و نرخ‌گذاری بیمه‌شدگان درمان با استفاده از رویکرد ماتریس ریسک انجام گرفت.
روش بررسی: برای ارزیابی ریسک بیمه‌شده‌ها، یک مدل دومرحله‌ای همراه با رویکرد ماتریس ارزیابی ریسک ارائه شده است که با استفاده از آن بتوان بیمه‌شده‌ها را در کلاس‌های مختلف ریسک طبقه‌بندی کرد. برای این منظور ابتدا در گام اول احتمال ادعای خسارت را با استفاده از رگرسیون لجستیک براساس ریسک‌فاکتورهای سن، جنسیت و موقعیت جغرافیایی پیش‌بینی کرده و در گام بعد شدت خسارت با استفاده از رگرسیون چندکی پیش‌‌‌‌ بینی شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، مدل ارزیابی ریسک با رویکرد ماتریس ریسک ارائه شد که با به‌کارگیری آن می‌توان برای بیمه‌نامه‌ها سه کلاس ریسک بحرانی ( ) متوسط ( ) و قابل قبول ( ) ارائه کرد.
نتیجه‌گیری: با استفاده از نتایج رویکرد ماتریس ریسک می‌توان برای بیمه‌نامه‌ها حق بیمه‌ای متناسب با کلاس ریسکی آنها تعیین نمود. این موضوع می‌تواند به افزایش سطح رضایتمندی مردم، حرکت کردن در مسیر عدالت، رسیدن به حق‌بیمه منصفانه، گسترش یافتن فضای امنیت و نگاه علمی کردن به صنعت بیمه کشور کمک کند.

محمدمهدی مولائی‎، منصور فاتحی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

بیمه سلامت در حال تجربه یک تغییر اساسی  با بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال است که روش‌های جدیدی را برای ارتقای کیفیت خدمات و کاهش هزینه‌ها فراهم می‌کند. این مطالعه به بررسی چگونگی تحول آینده بیمه سلامت با استفاده از راهکارهای مدرن نظیر هوش مصنوعی، داده‌های کلان، اینترنت اشیاء و سیستم‌های سلامت می‌پردازد.این فناوری‌ها تاکنون پتانسیل خود را نشان داده‌ وتوانسته اند به بیمه‌گران کمک ‌کنند تا ارزیابی ریسک را بهبود بخشند، مراقبت‌های شخصی‌سازی‌شده ارائه دهند و هزینه‌های بیمارستانی را به‌ویژه با بهره‌گیری از یک استراتژی دیجیتال کاهش دهند. اما این مسیر بدون چالش نیست و در این بین امنیت داده‌ها، انطباق با مقررات جهانی و سوگیری الگوریتمی از جمله چالش‌های مهم مطرح شده‌ میباشند. در ایران نیز با وجود پیشرفت‌های صورت گرفته در این حوزه،همچنان مشکلاتی وجود دارد. چالش‌هایی مانند محدودیت زیرساخت‌های فناوری اطلاعات، ضعف در سیستم‌های ارجاع و دسترسی محدود به اینترنت از جمله موانع اصلی در این موضوع هستند. برای رفع این مشکلات، نیاز به تقویت زیرساخت‌های دیجیتال فعلی، بازبینی چارچوب‌های قانونی موجود و آموزش نیروی انسانی آشنا و توانمند در این حوزه،احساس می‌شود.دستیابی موفقیت در تحول دیجیتال به تعادلی کامل در نظام سلامت وابسته است؛ به این معنا که ترکیب مناسبی از فناوری‌های پیشرفته و توانایی ارائه مراقبت با کیفیت و هزینه مقرون‌به‌صرفه برای همه فراهم شود. در نهایت، این تلاش‌ها می‌تواند به توسعه سیستمی منجر شود که نیازهای تمامی ذینفعان در نظام سلامت را برآورده سازد.

علی طاوسیان، ثنا احمدی، مهدی رضایی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: خارج نشدن استنت دبل جی در موعد مقرر و باقی ماندن آن، عوارض زیادی برای بیمار به دنبال خواهد داشت. در این مطالعه قصد داریم با توجه به اهمیت پیگیری و خارج سازی به موقع استنت‌های دبل جی و اهمیت پیگیری بیماران، به بررسی دو رویکرد پیگیری و فالوآپ بیماران پس از اعمال جراحی اورولوژیک بپردازیم.
روش بررسی: این مطالعه از نوع گذشته نگر و در مرکز درمانی ضیائیان انجام شده است. تعداد ۵۷۳ بیمار طی مدت ۱۰ سال و در دوبازه زمانی ۵ ساله تحت تعبیه استنت دبل جی قرار گرفتند که از این میان تعداد ۸ بیمار واجد شرایط عنوان استنت دبل جی فراموش شده بوده اند.
یافته‌ها: در  بازه زمانی ۵ ساله تعداد موارد تعبیه استنت دبل جی در مرکز درمانی ضیاییان ۲۲۴ مورد بوده است که تعداد ۷ مورد به علت عدم ادامه درمان پیگیری و در نتیجه عدم خروج استنت بستری شدند. در فاصله سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ تعداد موارد تعبیه دبل جی، ۳۴۹ مورد بوده است که تعداد ۳ بیمار جهت پیگیری درمانی و خارج‌سازی استنت دبل جی با سیستم پیگیری تلفنی فراخوانی شدند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه تلاش شده است که نقش طراحی سیستم‌های کم هزینه پیگیری جهت ادامه درمان بررسی‌های پساجراحی، به‌صورت شفاف ارائه شود تا پزشکان و سایر کادر درمان به اهمیت ارائه و طراحی یک نظام هماهنگ، ساده‌سازی شده، عملیاتی و ارزان قیمت در پیگیری منسجم بیماران پی ببرند.

سیروس نیک‌اقبالی، مصطفی رجبی، بهار حافظی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: بررسی عوامل مؤثر بر هزینه‌های سلامت در استان‌ها می‌تواند چشم‌اندازی جدید را برای برنامه‌ریزان و صاحب‌نظران اجتماعی و اقتصاد سلامت فراهم نماید. ازاین‌رو ضرورت بررسی عوامل اثرگذار بر هزینه‌های سلامت در استان‌های ایران به‌خصوص انرژی‌های تجدیدپذیر و سوخت‌های فسیلی (به دلیل آثار سوء روی سلامت) و با استفاده از اقتصادسنجی فضایی و محاسبه سرریزهای فضایی در استان‌ها ضروری به نظر می‌رسد.
روش بررسی: عوامل تأثیرگذار بر هزینه‌های سلامت در استان‌های ایران به خصوص انرژی‌های تجدیدپذیر و انرژی‌های تجدیدناپذیر (سوخت‌های فسیلی) و با استفاده از اقتصادسنجی فضایی و محاسبه سرریزهای فضایی در ۳۱ استان ایران در دوره زمانی ۱۴۰۱-۱۳۹۰ بررسی می‌گردد.
یافته‌ها: اثر مصرف انرژی‌‌های تجدیدپذیر بر هزینه‌های سلامت منفی و معنادار و اثرات انرژی‌های فسیلی و انتشار CO۲ بر هزینه‌های سلامت مثبت و معنا‌دار می‌باشند. کشش مصرف انرژی‌‌های تجدیدپذیر، انرژی‌های فسیلی و انتشار CO۲ بی‌کشش می‌باشند. افزایش انرژی‌‌های تجدیدپذیر و کاهش انتشار کربن منجر به کاهش هزینه‌های سلامت در استان‌های ایران می‌شود. همچنین اثر فضایی جمعیت بالای ۶۵ سال به کل جمعیت بر هزینه‌های سلامت مثبت و معنادار است و بی‌کشش می‌باشد.
نتیجه‌گیری: اصلاح قیمت انرژی، تشویق برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، فرهنگ‌سازی برای اصلاح الگوی مصرف انرژی نیز از دیگر اقداماتی هستند که می‌توانند به کاهش مصرف انرژی فسیلی و درنتیجه، کاهش انتشار CO۲ کمک کند. برای استانها و فعالیت‌های اقتصادی مصرف انرژی تجدیدپذیر زیاد و انتشار CO۲ پایین، مشوق‌های مالی و برای استان‌ها با انتشار CO۲ بالا، مالیات و جریمه در نظر گرفته شود؛ تا بنگاهها در راستای کاهش انتشار CO۲ و کاهش آلایندگی اقدام کنند.

حمید شیخ‌پوده، محمد نصراله‌نیا، ناصر آزاد، عبدالرسول مستاجران،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: در ایران صندوق‌های بازنشستگی از نوع مزایای معین بوده و پایداری آن‌ها مهم و اهمیت دارد، بااین‌وجود، پایداری مالی و چگونگی ارزیابی آن‌‌ها همواره موردانتقاد و بررسی بوده است، نظام رفاه و تأمین اجتماعی به دنبال تأمین و بهبود وضعیت افراد جامعه در زمان کهولت و سالمندی است. امروزه بیمه از اجزای کلیدی و تییین کننده امنیت اجتماعی در هر جامعه محسوب می‌شود. لذا این مطالعه به بهبود و تحول مدل پذیرش بیمه تامین اجتماعی با تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری می‌پردازد.
روش بررسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه‌ای و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده‌ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و پرسشنامه محقق‌ساخته بود و با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. مشارکت‌کنندگان بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت) و خبرگان تجربی (مدیران باسابقه صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی) به تعداد ۲۰ نفر هستند. جامعه آماری بخش کمی شامل بیمه‌شدگان اجبار‌ی و خویش‌فرما مربوط به تأمین اجتماعی در شهر تهران به تعداد ۳۸۴ نفر است. برای شناسایی ابعاد و مولفه‌ها از روش تحلیل کیفی مضمون، تعیین روابط میان مولفه‌ها از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
 یافته‌ها: استراتژی بازاریابی خدمات، سواد مالی کاربران و تجهیزات و امکانات فیزیکی بر قابلیت اعتماد و پاسخگویی تاثیر می‌گذارند. قابلیت اعتماد و پاسخگویی بر بهبود تجربه مشتریان اثرگذاشته و به مشارکت مشتریان، وفاداری مشتریان و رضایت‌مندی مشتریان منجر می‌شوند. از طریق مشارکت مشتریان در نهایت دستیابی به پذیرش صندوق‌های بازنشستگی میسر می‌شود.
نتیجه‌گیری: با تجه به تأیید همه فرضیه‌های پژوهش می‌توان اذعان داشت تمامی مولفه‌های مدل در حصول پذیرش بیمه تأمین اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارند.

حمیدرضا حکمت، علیرضا نمازی شبستری، فاطمه‌السادات میرزاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: نارسایی قلبی و بیماری‌های قلبی عروقی به‌عنوان چالش‌های عمده بهداشتی در ایران و سایر کشورها شناخته می‌شوند. این بیماری‌ها نه تنها بار بالایی بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل می‌کنند، بلکه به دلیل هزینه‌های بالا و مشکلات دسترسی به مراقبت، کیفیت زندگی بیماران را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. با توجه به روند رو به افزایش شیوع این بیماری‌ها، درک چالش‌های موجود برای مدیریت آن‌ها بسیار حیاتی است.
روش‌ بررسی: این مطالعه به بررسی سیستماتیک چالش‌های مرتبط با نارسایی قلبی در ایران پرداخته و داده‌های متنوعی از مطالعات مختلف شامل نظرسنجی هزینه‌های پزشکی و نظرسنجی ملی سلامت را ترکیب می‌کند. همچنین، بار اقتصادی بیماری‌های قلبی عروقی و داده‌های بار جهانی بیماری‌ها نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهند که تنها ۳۱ درصد از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تأمین مناسب داروهای قلبی عروقی را دریافت می‌کنند. کمبود یا مازاد دارو با افزایش بستری‌ها و هزینه‌های بالاتر مراقبت‌های بهداشتی مرتبط است. موانع مالی به‌ویژه برای بیماران کم‌درآمد و افراد بدون بیمه تأثیر زیادی بر دسترسی به مراقبت دارند. همچنین، تفاوت‌های دموگرافیک مانند نژاد و درآمد این چالش‌ها را پیچیده‌تر می‌کند.
نتیجه‌گیری: مدیریت مؤثر تأمین دارو و کاهش موانع مالی برای بهبود نتایج بیماران قلبی ضروری است. ایجاد سیاست‌های هدفمند و استراتژی‌های جامع می‌تواند دسترسی به مراقبت را بهبود بخشد و هزینه‌ها را کاهش دهد. تحقیقات آینده باید بر جمعیت‌های متنوع‌تر تمرکز کرده و داده‌های بالینی را برای توسعه مداخلات متناسب ادغام کند تا در نهایت کیفیت مراقبت و بار اقتصادی بیماری‌های قلبی کاهش یابد.

وحید میرزاجانی هرندی، علی‌اکبر حق‌دوست، رضا دهنویه،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده


رضا کیانی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: بررسی وضعیت صندوق‌های بازنشستگی ایران نشان می‌دهد که این صندوق‌ها طی دو دهه اخیر با چالش‌های مالی مهمی روبرو شده‌اند و به نوعی به وضعیت ناپایداری سیستم مستمری رسیده‌اند. این مسئله، توانایی صندوق‌ها را در تأمین تعهدات خود برای بهره‌مندی مشمولین با پرسش جدی مواجه کرده است. یکی از ابزارهای سنجش توازن منابع و مصارف و پایداری صندوق‌های بازنشستگی، نسبت پشتیبان است. هدف از این مطالعه، بررسی این نسبت در صندوق‌های بازنشستگی است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی از طریق تحلیل ثانویه داده‌های ثبت سازمانی است. داده‌های مورد استفاده از منابع آماری و اطلاعاتی صندوق‌های بازنشستگی و دفتر آمار و اطلاعات وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی اخذ شده است.
یافته‌ها: برآورد شده است نسبت پشتیبان در صندوق‌های بازنشستگی در سازمان تأمین اجتماعی از ۵.۴۵ در سال ۱۳۹۵ به ۰.۵۲ در سال ۱۴۰۷ کاهش خواهد یافت. در صندوق بازنشستگی کشوری نیز این سیر نزولی در نسبت پشتیبان مشاهده خواهد شد؛ بدین صورت که از ۰.۹۵ در سال ۱۳۹۵ به ۰.۶۸ در سال ۱۴۰۷ کاهش خواهد یافت.
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی نشان می‌دهد بحران مالی صندوق‌های مورد مطالعه در طی برنامه هفتم تشدید خواهد شد. این بحران از دو جنبه حائز اهمیت است: اول جمعیت تحت پوشش بالایی خواهد داشت و دوم بحران مالی در آنها به سرعت و شدت به دولت منتقل می‌شود.

فا فاطمه فضلی، عباس منوریان، یونس جبارزاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: با توجه به اینکه رهبران تحول­گرا از ارکان کلیدی در توسعه فرهنگ دیجیتال یک سازمان هستند، بایستی بتوانند به انواع مهارت­‌های مورد نیاز در جهت­‌دهی به پیروان برای کار در محیط دیجیتال تسلط داشته باشند. بااین‌همه، مطالعات اندکی در خصوص رهبری تحول­گرای دیجیتال انجام‌گرفته که نشان‌دهنده یک شکاف نظری در این حوزه است، لذا هدف این مقاله طراحی الگوی رهبری تحول­گرا در عصر دیجیتال در سازمان­‌های بیمه­‌گر بوده است.
روش بررسی: روش تحقیق آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی بر اساس تحلیل تم­، مولفه­‌های الگوی رهبری تحول­گرا در عصر دیجیتال مشخص شد. ابزار گردآوری داده‌­ها در این بخش مصاحبه با گروه خبرگان بود. در بخش کمی نیز الگوی رهبری تحول­گرا در عصر دیجیتال طراحی شد. تحلیل داده‌­ها در بخش کمی بر اساس تحلیل عاملی تأییدی و مدل‌سازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. گردآوردی داده­‌ها در بخش کمی بر اساس دو پرسشنامه انجام شد.
یافته‌ها: جامعه آماری در بخش تحلیل عاملی، کلیه مدیران و کارشناسان سازمان بیمه سلامت با نمونه ۱۷۵ نفری و در بخش مدل‌سازی ساختاری تفسیری گروه خبرگان بخش کیفی بود. یافته‌­های پژوهش در بخش کیفی نشان دهنده هفت تم اصلی و سی و چهار تم فرعی بود.
نتیجه‌گیری: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده مناسب بودن هر یک از الگوهای تأییدی است. همچنین نتایج مدل‌سازی ساختاری تفسیری نشان می‌­دهد که الگوی تدوین شده دارای پنج سطح بوده که مولفه‌­های هر سطر دارای تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر سطوح دیگر است.


صفحه ۹ از ۹     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بیمه سلامت ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb