شهرام توفیقی، جهانآرا ممیخانی، صدیقه خادم، محمد عفتپناه، محمدجواد کبیر، مهدی رضایی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بار اختلالات روانشناختی و بار مالی آن در دنیا و ایران افزایش یافته است. معمولاً این بیماران برای بهبود وضعیت سلامت روان خود نیازمند حمایت مالی هستند. گاهی سازمانهای بیمهگر پایه در قراردادن خدمات مشاوره روانشناسی در بسته خدمات بیمه تردید دارند. مساعدتهای سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت کافی نیست.
روش بررسی: مطالعه توصیفی با محاسبات مالی است. با استفاده از دادههای مرکز آمار ایران، اطلاعات جمعیتی تا ،۱۴۱۰ و با استفاده از دادههای گزارشهای پیمایش سلامت روان وزارت بهداشت در ۱۳۹۰ و ۱۴۰۰، رشد سالانه برای دهه ۹۰ محاسبه شد. سپس با فرمول تنزیل، رشد شیوع اختلالات، شدتهای مختلف اختلالات، تعداد مراجعه به مراکز مختلف، تعداد مراجعهها تا ۱۴۱۰ برآورد شد. با فرض نرخ رشد تعرفه سالانه ۲۰ درصد؛ سهم بیمهگر ۳۰ درصد، ۵۰ درصد، و ۷۰ درصد؛ رشد سالانه ۵ درصد و ۱۰ درصد در تعداد مراجعهکنندگان بعد از ارائه پوشش بیمه، برآورد تکمیل شد.
یافتهها: بار مالی سازمانهای بیمه برای مشاوره روانشناختی سالانه از ۷۰۸.۲ میلیون تومان (سهم بیمه ۳۰ درصد در ۱۴۰۳، نرخ ثابت مراجعان) تا ۲۳,۵۳۴ میلیون تومان (سهم بیمه ۷۰ درصد، رشد سالانه ۱۰ درصد مراجعان در ۱۴۱۰) برآورد شده است.
نتیجهگیری: پوشش بیمه برای مشاوره روانشناسی هم ضروری و هم هزینه-اثربخش است. با تدوین بسته خدماتی مناسب میتوان مشاوره روانشناسی را با توجه به شدت اختلال، محل ارائه خدمات، سهمهای مختلف سازمانهای بیمهگر پوشش داد. منطقی بهنظر میرسد برخی از اختلالات، که مهم تلقی میشوند، تحت پوشش سازمانهای بیمهگر پایه قرار گیرند و برای سایر موارد بیمه تکمیلی در کنار سایر خدمات حمایتی و رفاهی، مانند یارانه، ارائه شود.
دکتر حمیدرضا حکمت، دکتر علیرضا نمازی شبستری، دکتر فاطمه السادات میرزاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه: نارسایی قلبی و بیماریهای قلبی عروقی بهعنوان چالشهای عمده بهداشتی در ایران و سایر کشورها شناخته میشوند. این بیماریها نه تنها بار بالایی بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل میکنند، بلکه به دلیل هزینههای بالا و مشکلات دسترسی به مراقبت، کیفیت زندگی بیماران را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به روند رو به افزایش شیوع این بیماریها، درک چالشهای موجود برای مدیریت آنها بسیار حیاتی است.
روشها: این مطالعه به بررسی سیستماتیک چالشهای مرتبط با نارسایی قلبی در ایران پرداخته و دادههای متنوعی از مطالعات مختلف شامل نظرسنجی هزینههای پزشکی و نظرسنجی ملی سلامت را ترکیب میکند. همچنین، بار اقتصادی بیماریهای قلبی عروقی و دادههای بار جهانی بیماریها نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
نتایج: یافتهها نشان میدهند که تنها ۳۱ درصد از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تأمین مناسب داروهای قلبی عروقی را دریافت میکنند. کمبود یا مازاد دارو با افزایش بستریها و هزینههای بالاتر مراقبتهای بهداشتی مرتبط است. موانع مالی بهویژه برای بیماران کمدرآمد و افراد بدون بیمه تأثیر زیادی بر دسترسی به مراقبت دارند. همچنین، تفاوتهای دموگرافیک مانند نژاد و درآمد این چالشها را پیچیدهتر میکند.
نتیجهگیری: مدیریت مؤثر تأمین دارو و کاهش موانع مالی برای بهبود نتایج بیماران قلبی ضروری است. ایجاد سیاستهای هدفمند و استراتژیهای جامع میتواند دسترسی به مراقبت را بهبود بخشد و هزینهها را کاهش دهد. تحقیقات آینده باید بر جمعیتهای متنوعتر تمرکز کرده و دادههای بالینی را برای توسعه مداخلات متناسب ادغام کند تا در نهایت کیفیت مراقبت و بار اقتصادی بیماریهای قلبی کاهش یابد.