۷ نتیجه برای سازمان تأمین اجتماعی
امین حسن زاده، دیبا دارایی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: نرخهای جمعیتی از قبیل نرخ مرگومیر در محاسبات و سیاستگذاریهای مربوط به بیمهها (اجتماعی و تجاری) و صندوقها، نقش بسیار اساسی و مهمی دارند. از آنجاییکه در ایران همچنان نرخهای مرگ ومیر جدول TD(۸۸-۹۰) فرانسه مورد استفاده قرار میگیرد و این نرخها برای ایران مرگ ومیر را بیشتر از واقعیت برآورد میکنند، تهیه ی جدول عمری که برآورد درستی از مرگ ومیر جمعیت ایران ارائه دهد، بسیار حائز اهمیت و مفید خواهد بود. با توجه به اهمیت این مسئله، در این مقاله هدف، برآورد نرخهای مرگ ومیر بیمه شدگان صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در سال ۹۵ است که درواقع یک زیرمجموعه ی ۱,۵ میلیون نفری از جمعیت ایران میباشد.
روش بررسی: در این مقاله به منظور به حداقل رساندن اثرکم شماری فوت در داده ها، جامعه ی هدف تنها به بیمه شده های فعال سال ۹۵ محدود شده است. برای هر سن ، نرخ خام مرگ ومیر با تقسیم افراد فوت شده ساله به میزان در معرض فوت بودگی کل افراد ساله به دست میآید. هموارسازی نرخهای خام با روش میکهم و به روش حداقل مربعات خطا برآورد شده اند، انجام میشود.
یافته ها: نرخهای مرگومیر بیمه شدههای فعال مرد عضو صندوق برای سنین بین ۳۰ تا ۸۰ سالگی برآورد و ارائه شده است. نرخهای به دست آمده برای سنین بین ۳۰ تا ۷۱ سالگی در مقایسه با نرخهایی که بر اساس بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی به دست آمده است، مقدار بیشتر و در مقایسه با نرخهای فوت جدول TD(۸۸-۹۰) مقدار کمتری دارند. در مقایسه با نرخهای ارائه شده توسط سازمان ملل نیز، تا سن ۶۰ سالگی، نرخهای فوت صندوق بالاتر و از سن ۶۰ سالگی به بعد (تا ۷۱ سالگی) نرخهای فوت سازمان ملل بیشتر میباشند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده و مقایسههای انجام شده نشان میدهد که نرخهای برآورد شده برای صندوق تا حد زیادی معقول و قابل اعتماد میباشند. همچنین بر اساس مقایسهها میتوان گفت که نرخهای برآورد شده برای صندوق و نرخهای ارائه شده توسط سازمان ملل از بین نرخهای ارائه شده توسط چهار منبع ذکر شده، بیشترین نزدیکی را به یکدیگر دارند.
علیجواد کریمی، اسفندیار محمدی، محمود محمدی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: انسان همیشه در معرض خطر انواع مختلف بیماری هاست و به ناچار برای بهبود و معالجه، متقبل هزینه های سنگین پزشکی و مخارج بیمارستانی می شود. به منظور کمک به مردم در چنین مواردی، طرح های گوناگون بیمه درمان به صورت پایه و مکمل ارائه،، اما به دلیل فقدان بیمه گر واحدی در ارائه، مسائلی در حوزه بیمه درمان پدیدار شده است. هدف این پژوهش شناسائی پیامد های ارائه بیمه مکمل در کنار بیمه پایه توسط سازمان تأمین اجتماعی ایران، برای حل این مسائل است.
روش بررسی: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی با رویکردی ترکیبی بوده، که دربخش کیفی با تمرکز بر مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی براساس روش اکتشافی و استنباطی اجرا شد. جامعه آماری آن شامل مدیران و کارشناسان خبره در زمینه بیمه -درمانی شاغل در سازمان تأمین اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۹ هستند، که نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و در بخش کیفی تا رسیدن مقوله ها به اشباع (۱۵ نمونه) ادامه یافت.
یافته ها: براساس داده های احصاء شده، مفاهیم استخراج (۹۵ مفهوم) و در۲۷ مقوله فرعی دسته بندی شدند. که مقوله های فرعی نیز در ۵مقوله اصلی طبقه بندی و بدین ترتیب پیامد های ارائه بیمه مکمل توسط سازمان تأمین اجتماعی مشخص شدند. در بخش کمی نیز باتوجه به اینکه مقدار بارعاملی آن بالای۰,۵ و مقدار CRشاخص ها کمتر از ۰,۷ است، لذا داده ها با ساختار عاملی زیربنای نظری پژوهش، برازش مناسبی داشته و همسو با آنها بودند.
نتیجه گیری: مطابقه یافته ها، اجرای این طرح منجر به امکان برخورداری بیمه شدگان انفرادی خاص و فاقد کارفرما از بیمه مکمل درمان، کاهش هزینه های درمان بیمه شدگان و سازمان، امکان تخفیف در حق بیمه تکمیلی و تجمیع بیمه های درمانی خواهد شد.
فرنوش عزیزی، حسین جودکی، امیرعباس فضائلی، فرهاد کوهی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر به بررسی هزینهها و درآمدهای آزمایشگاههای فعال در ۲۶۰ درمانگاه سازمان تأمین اجتماعی در سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ میپردازد تا نشان دهد تولید خدمات آزمایشگاهی در این مراکز به لحاظ مالی در چه وضعیتی بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه با استفاده از روش هزینهیابی تقلیلی- مرحلهای، ابتدا هزینه آزمایشگاهها از هزینه درمانگاه تفکیک و سپس با محاسبه ۴ گروه از شاخصها مشتمل بر سهم هزینه آزمایشگاه از هزینههای جاری درمانگاه، سهم هزینههای مستقیم، سربار و پشتیبانی از هزینه آزمایشگاه، میانگین هزینه و درآمد هر نسخه آزمایش و نسبت درآمد به هزینه آزمایشگاه، عملکرد مالی آزمایشگاهها محاسبه و مقایسه شد.
یافته ها: سهم آزمایشگاهها از هزینه جاری درمانگاهها در سالهای۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ به طور متوسط ۱۱درصد بوده و میزان آن تغییر قابل توجهی نداشت. همچنین میانگین سهم هزینههای مستقیم، پشتیبانی و سربار در هر مراجعه به آزمایشگاه به ترتیب ۶۱درصد، ۳۳درصد و ۶درصد بود. میانگین هزینه و درآمد هر نسخه آزمایش به ترتیب سالانه ۲۸ و ۲۶درصد رشد داشت. در سالهای مورد بررسی، درآمد آزمایشگاهها به طور متوسط ۴۸درصد از هزینههای آنها را پوشش داده و روند آن کاهشی بود.
نتیجه گیری: بین هزینهها و درآمدهای آزمایشگاههای مراکز سرپایی تأمین اجتماعی فاصله قابل توجه وجود دارد. وجود اختلاف در شاخصهای مالی آزمایشگاههای مورد بررسی که در محیطی نسبتا مشابه فعالیت میکنند، فرصتهای بهبود را نشان میدهد که در صورت تحقق آن، شاهد ارتقای عملکرد مالی آزمایشگاه ها، گذار از وضعیت نامطلوب کنونی به شرایطی بهتر و کاهش هزینه های بخش درمان خواهیم بود.
رضا کیانی، مجید کوششی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: بررسی وضعیت صندوق های بازنشستگی ایران نشان می دهد که این صندوق ها طی دو دهه اخیر با چالش های مالی مهمی روبرو شده اند و به نوعی به وضعیت ناپایداری سیستم مستمری رسیده اند. این مسئله، توانایی صندوق ها را در تأمین تعهدات خود برای بهره مندی مشمولین با پرسش جدی مواجه کرده است. یکی از ابزارهای سنجش توازن منابع و مصارف و پایداری صندوق های بازنشستگی، نسبت پشتیبان است. هدف از این مطالعه، بررسی این نسبت در صندوق های بازنشستگی با تأکید بر تأمین اجتماعی و تحولات آن طی ۵۰ سال گذشته ی این صندوق است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی از طریق تحلیل ثانویه داده های ثبت سازمانی است. داده های مورد استفاده از منابع آماری و اطلاعاتی صندوق های بازنشستگی و دفتر آمار و اطلاعات وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی اخذ شده است.
یافته ها: صندوق های بازنشستگی کشوری، فولاد، بانک مرکزی، صدا و سیما، ملی مس و بنادر و کشتیرانی دارای نسبت پشتیبان زیر یک هستند. با طبقه بندی این نسبت با گروه زیر ۲ شاغل به بازنشسته، به این فهرست می توان به بانک ها، هواپیمایی هما، بیمه مرکزی و نفت را افزود. همچنین نسبت پشتیبان در صندوق تأمین اجتماعی طی سال های اخیر روند کاهشی داشته به نحوی که طی ده سال اخیر از ۸۱/۶ در سال ۱۳۸۹ به ۵/۴ در سال ۱۳۹۸ کاهش یافته است.
نتیجه گیری: بحران در صندوق های بازنشستگی به حدی حائز اهمیت است که هرگونه بی توجهی به آن می تواند چالش ملی در کشور ایجاد کند. نتایج بدست آمده در این مطالعه نشان می دهد نسبت پشتیبان در صندوق های بازنشستگی روند کاهشی داشته و ادامه این روند مخاطرات اساسی پیش روی اقتصاد ایران پدید می آورد.
کیوان مرتضوی سرایی، محمود محمودزاده، حمیدرضا ایزدبخش،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین سازمان بیمه اجتماعی کشور نقش مهم و تعیینکنندهای در تأمین سلامت و پویایی جامعه ایفا میکند و از مهمترین اهداف آن تامین خدمات متنوع بیمهای و درمانی افراد تحت پوشش است. اما دستیابی به این مهم زمانی به نحو مطلوب امکانپذیر است که منابع و مصارف و عوامل موثر بر آنها، که پیش شرط ارائه خدمات و مصارف آنهاست، با دقت و شفافیت شناخته شود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
روش بررسی: در این پژوهش، با مدلسازی منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی با روش پویاییشناسی سیستمها، اقدام به بررسی تاثیرات بیماری کرونا و همچنین پیشبینی شرایط این سازمان در سالهای آتی و ارائه پیشنهاداتی برای رفع مشکلات آن شده است.
یافتهها: بنا بر یافتههای این پژوهش، افزایش حق بیمه دریافتی از ۳۰ به ۳۵درصد و همچنین افزایش سن بازنشستگی به میزان ۵ سال، میتواند منابع این سازمان را افزایش داده و از ورشکستگی آن جلوگیری کند.
نتیجه گیری: اتخاذ سیاستهای پیشنهاد شده در این پژوهش، باوجود تاثیرگذاری بعضا بسیار زیاد، به تنهایی نمیتواند برای جلوگیری از ورشکستگی صندوق تأمین اجتماعی رویکرد مفیدی ارائه دهد. به منظور اطمینان از بهبود شرایط صندوق، پیشنهاد میشود علاوه بر سیاستهای پیشنهاد شده در زمینه تغییر سیستم تأمین اجتماعی و همچنین اتخاذ سیاستهای بلندمدت و میانمدت کارآمدتر تغییراتی انجام شود تا رویکرد مناسبی برای برونرفت از شرایط کنونی انتخاب شود.
کیومرث سمعی، بابک حاجیکریمی، محمدمهدی مظفری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: صنعت گردشگری درمانی از صنایع درآمدزای مطرح دنیا است. خدمات بیمهای باعث افزایش آسودگی خاطر گردشگران میشود و توسعه صنعت گردشگری با رشد همزمان خدمات بیمهای میباشد. افزایش درآمدهای ارزی کشور از طریق صنعت گردشگری درمانی؛ ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفههای مؤثر بیمهای در الگوی بازاریابی گردشگری درمانی سازمان تأمین اجتماعی صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی می باشد که به صورت کمی-کیفی در سال ۱۴۰۰ صورت پذیرفت. در رویکرد کیفی با استفاده از تکنیک دلفی مولفههای مؤثر در گردشگری درمانی شناسایی و در رویکرد کمی با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و معادلات ساختاری، مدل تأیید و برازش گردید.
یافتهها: عامل بیمهای بر بازاریابی گردشگری درمانی تأثیر دارد و این عامل با پنج مولفه؛ بازخرید سریع و مؤثر بیمه، پوششهای کامل بیمه درمانی، خدمات بیمهای تکمیلی دیگر همچون سفر و سرقت، پذیرش بیمههای بینالمللی درمانی و قابلیت انتقال و اعتبار بیمه درمانی سایر کشورها شناسایی شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر کمک می کند سیاستگذاران حوزه سلامت کشور با استفاده از مدل بازاریابی گردشگری درمانی به درآمدهای ارزی خود بیفزایند و با توجه به مولفههای بیمهای مدل مذکور و اقدامات مؤثر توسط دولت، سازمانهای بیمهگر باعث کاهش تهدیدهای مالی و امنیتی گردشگران و در نهایت باعث افزایش جذب گردشگران درمانی کشورهای دیگر خواهد شد.
لیلا احمدوند، مسعود صوفیمجیدپور، محمود محمودزاده،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: روند فزاینده هزینههای نظام تأمین اجتماعی و فزونی هزینهها بر درآمدها از مهمترین چالشهای اقتصادی کشور است. تدبیر برای حل این مشکل، مستلزم شناخت عوامل موثر بر مصارف نظام تأمین اجتماعی است. ارزیابی آثار سیاست پولی و مالی بر مصارف تأمین اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است.
روش بررسی: در این پژوهش، برای ارزیابی تأثیر سیاستهای پولی و مالی بر مصارف سازمان تأمین اجتماعی در دروه ۱۳۹۹-۱۳۵۰ از مدل خودتوضیح با وقفههای توزیع شده (ARDL) برای تخمین مدل استفاده شده است.این روش از روشهای رگرسیون همجمع تک معادلهای است که وقفههای گذشته متغیرهای مستقل و خود متغیر توضیحی را در معادله میگنجاند تا برآوردی دقیق بهدست دهد. دادههای پژوهش از اطلاعات آماری سازمان تأمین اجتماعی و صورتهای مالی سازمان استخراج و پس از یکسانسازی نحوه درج آنها مورد استفاده قرار گرفتهاند.
یافته ها: در کوتاه مدت، نقدینگی و نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی اثر منفی بر مصارف تأمین اجتماعی دارد که میتواند ناشی از اثرات کوتاهمدت این متغیر بر رونق کسب و کارها و کاهش موقتی بیکاری باشد. رابطه بین بیکاری، نرخ بهره و نرخ ارز با مصارف سازمان مثبت است. شاخص امید به زندگی و نسبت پشتیبانی بر مصارف سازمان اثر مثبت دارد که به علت افزایش دوره بهرهمندی افراد مستمریبگیر از مزایای سازمان تأمین اجتماعی است. با افزایش نقدینگی و آثار تورمی و افزایش دستمزدها، هزینههای تأمین اجتماعی در بلند مدت افزایش مییابد. افزایش نسبت پشتیبانی و افزایش امید به زندگی هم همین اثر را دارد.
نتیجهگیری: سیاستهای پولی و مالی دولت بر وضعیت مالی سازمان تأمین اجتماعی موثر است و با توجه به نقش سازمان بر رفاه بیش از ۴۵ میلیون نفر اعضای آن بهعنوان نهاد عمومی غیردولتی، هنگام تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان در حوزههای مختلف، به آثار آنها بر تمام ابعاد اقتصاد کلان و نهادها مخصوصاً نهادهای عمومی غیردولتی مثل سازمان تأمین اجتماعی توجه شود.