جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای نظام ارجاع

محمدرضا رضائی، سعید دائی کریم زاده، مهدی فدائی، اکبر اعتباریان، حمید بهرامی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع بیمه درمانی روستائیان و عشایر ایرانی در سال ۱۳۸۴ با تصویب در مجلس شورای اسلامی در سازمان بیمه خدمات درمانی وقت آغاز بکار نمود. جهت اجرای این برنامه توجه به منابع مالی و سایر زیرساخت‌های فیزیکی، قانونی، منابع انسانی اجتناب‌ناپذیر است. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر در موفقیت این طرح ملی در حوزه‌های بیان‌شده با توجه به میزان سهولت و قابلیت در دسترس بودن و نقش آن‌ها در موفقیت برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع بیمه درمانی روستائیان و عشایر ایرانی طی سال ۱۳۹۶ می‌پردازد.
روش بررسی: این مطالعه ابتدا بر اساس روش دلفی و با استفاده ازنظر متخصصین این حوزه که عبارت‌اند از: پزشکان شاغل در طرح روستایی، بازرسان و ناظران اجرای طرح بیمه سلامت و کارشناسان و مدیران استان‌های خوزستان، اصفهان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند و زنجیره‌ای انتخاب‌شده‌اند، به احصاء متغیرهای دخیل در زیرساخت فیزیکی، قانونی، نیروی انسانی و تأمین منابع مالی می‌پردازد. سپس از طریق آزمون تی استیودنت به مقایسه جوابیه‌ها با جداول استاندارد اقدام می‌گردد.
یافته‌ها: درنهایت مشخص گردید در تأمین منابع مالی، زیرساخت‌های فیزیکی، قانونی و نیروی انسانی پس از گذشت چند سال از شروع طرح، شاخص‌های همچون، تخصیص به‌موقع منابع مالی و تأمین بسته خدمتی، تعیین سرانه واقعی و پرداخت خدمات به‌صورت سرانه‌ای، تصویب قانون نظام ارجاع و قوانین بالادستی، پرداخت فرانشیز در سطوح ۲ و ۳ به همراه تعداد نیروی متخصص در روستاها، توزیع مناسب آن‌ها بر اساس تراکم جمعیتی در کنار گسترش مراکز درمانی بر اساس این تراکم، آموزش مناسب و عقد قراردادهای بلندمدت، موجب ایجاد احساس سودمندی و سهولت استفاده از خدمات نزد بیمه‌شدگان می‌گردد که با تغییر نگرش به طرح پزشک خانواده و موفقیت اجرای این طرح، رابطه معنی‌داری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: پس از گذشت چند سال از اجرای برنامه پزشک خانواده روستایی، این طرح به لحاظ تامین منابع مالی و سایر زیرساخت‌ها عملکرد نسبتاً خوبی دارد، ولی هنوز نظام ارجاع به‌درستی اجرا نمی‌شود و پس‌خوراندها از پزشکان متخصص به پزشکان خانواده ارسال نمی‌گردد.
مریم سیدنژاد، بتول احمدی، محمد مرادی‌جو، محمدجواد کبیر، علیرضا اعرابی، سمانه پارسا، علی اکبری‌ساری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: نظام ارجاع یکی از اصول و مبانی خدمات مراقبت بهداشتی اولیه است. یکی از مهم­ترین چالش­ها و مشکلات نظام ارجاع عدم اطلاع مردم از ماهیت، خدمات و مزایای آن می­باشد. این مطالعه با هدف ارائه­ی الگوی پذیرش نظام ارجاع از دیدگاه بیماران انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات ترکیبی بود که طی سه گام در سال ۱۴۰۰ انجام شد. گام اول شامل تدوین پرسشنامه، گام دوم مطالعه پیمایشی و گام سوم طراحی الگوی پذیرش نظام ارجاع از دیدگاه بیماران، بوده‌است. جامعه آماری شامل ۳۸۴ بیمار تحت پوشش صندوق بیمه روستایی مراجعه کننده به مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی بود. داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS v۲۰ تحلیل شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزار LISREL v۸.۵ انجام گرفت.
یافته‌ها: نسبت آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه ۸۵/۰ و ضریب همبستگی درون خوشه­ای نیز ۶۹/۰ بود. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که بیمار محوری، قوانین و مقررات، پاسخگویی، هماهنگی، امنیت داده‌ها، دسترسی، اثربخشی، کارآیی، اعتقادات شخصی و نفوذ اجتماعی به طور قابل توجهی بر پذیرش نظام ارجاع توسط بیماران تأثیر دارند.
نتیجه گیری: لازم است مدیران و سیاست‌گذاران قبل و حین اجرای نظام ارجاع، عوامل تاثیرگذار بر پذیرش نظام ارجاع از دیدگاه بیماران را در نظر بگیرند. برای اجرای مناسب نظام ارجاع باید به تمامی عوامل تاثیرگذار توجه ویژه­ای شود تا بیماران بتوانند در کمال رغبت و به راحتی به خدمات سلامت در هر کجا و هر زمانی دسترسی داشته باشند.

سوده باقری‌ریزی، محمد احمدی، مهتاب شهیازی، روح‌الله جوادی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: اجرای برنامه پزشک خانواده، در سازمان بیمه سلامت ایران موجب تغییر در سیستم پرداخت، کاهش پرداختها در سطح اول ارائه خدمات و ایجاد یک سیستم ارجاع خواهد شد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش نظام ارجاع و پزشک خانواده بیمه سلامت، شامل پذیرش نظام ارجاع، ایجاد زیرساخت و اصلاحات، عوامل مدیریتی، منافع عمومی، سیاستگذاری مناسب نظام سلامت، ساختار مناسب بیمهای سلامت و رضایتمندی انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی است. ۱۸۴ نفر به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه، با سؤالات بسته است. پس از تأیید روایی صوری و روایی سازه و پایایی ابزار پژوهش (آلفای کرونباخ ۰.۸۴۸)، تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (PLS-SEM) انجام شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که ساختار بیمه در نظام سلامت تأثیرگذارترین عامل بر پذیرش نظام ارجاع و پزشک خانواده بوده و ضریب مسیر اثر به میزان ۰.۲۳۱ برآورد شده است. علاوه بر این سیاستهای مندرج در دستورالعمل برنامه پزشک خانواده، زیرساخت و اصلاحات در جامعه، عوامل مدیریتی، منافع عمومی و رضایتمندی دیگر عواملی هستند که تأثیرگذاری آنها بر پذیرش نظام ارجاع و پزشک خانواده تأیید شده است.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتهها علاوه بر ساختار مناسب بیمهای سلامت، عوامل مدیریتی و رضایتمندی از اهمیت بیشتری در پذیرش نظام ارجاع و پزشک خانواده برخوردار هستند. به نظر میرسد ساختار بیمهای میتواند تا حد زیادی احساس عدالت افراد نسبت به بیمهای سلامت ایجاد کند زیرا طرح نظام ارجاع و پزشک خانواده بر اساس ضرورتهایی چون برقراری دسترسی مناسب آحاد کشور، برابری در بهرهمندی از خدمات بهداشتی و درمانی و همچنین هدفمندی ارائه خدمات و بهرهوری از امکانات نیروی انسانی موجود شکل گرفته است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بیمه سلامت ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb