جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای نظام سلامت

علی ایوبیان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

مطالعات در مورد تأثیرات بیمه‌های خدمات درمانی بر استفاده از مراقبت‌های پزشکی فراوان است، اما کمتر به تصمیم‌گیری در مورد خرید بیمه درمانی و خرید بیمه تکمیلی پرداخته شده است. مطالعات نشان می‌دهند که درآمد بالا تعیین کننده اصلی تصمیم خرید بیمه مکمل درمان است. این تصمیم‌گیری همچنین با وضعیت بازار کار، معافیت‌های شغلی از پرداخت حق بیمه و سایر متغیرهای اقتصادی جامعه رابطه مستقیم دارد. این ارتباط تنگاتنگ با میزان درآمد، این نگرانی را به وجود می‌آورد که هر گونه محدودیت در پوشش عمومی می‌تواند نابرابری در استفاده از خدمات سلامت و نابرابری‌های اقتصادی اجتماعی را تشدید کند. از طرف دیگر معمولاً تنها مزیت استفاده از بیمه‌های تکمیلی در کاهش پرداخت‌های جیب است، زیرا هیچ تفاوت عمدهای در دسترسی به خدمات وجود ندارد. اما برای بیماران مبتلا به بیماری‌های خاص و یا جدی استفاده از بیمه تکمیلی بسیار حیاتی‌تر است...

علی شجاعی، سید مسعود شجری پورموسوی، محمد مهدی کیانی، رضا مرادی، ساناز تقی زاده، الناز کلانتری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: برنامه‌­های رفرم نظام سلامت با توجه به شرایطی که به وضعیت موجود هر کشور، طراحی و اجرا شده­‌اند چنانکه رفرم‌­ها به توجه به کمبود منابع در بخش سلامت و هزینه‌­بر بودن این بخش برای دولت­‌ها اکنون ابزار ایجاد تغییرات مناسب و اصلاحات مورد نیاز­اند. مقایسه هزینه­‌های بخش بستری در سال­‌های قبل و بعد از طرح تحول می‌­تواند وضعیت خوبی از کارایی و نحوه هزینه­‌های صرف شده ارایه کند. بدین منظور این مطالعه می‌­کوشد با بررسی میانگین هزینه هر پرونده بستری بستری در سال­‌های قبل و بعد از برنامه تحول سلامت به مقایسه تأثیر این هزینه‌­ها در صندوق‌­های مختلف سازمان بیمه سلامت بپردازد.    
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی گذشته‌­نگر می‌­باشد که چارچوب جمعیت مورد پژوهش شامل تمامی تخت روزهای بیماران بستری بیمه سلامت در ۳۱ استان در ۵ سال اخیر از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ می‌­باشد. در این مطالعه با استفاده از سرشماری از کلیه داده‌­های موجود در فیلد پایگاه داده به شکل منابع داده موجود استفاده شده است.
یافته‌ها: بیشترین میزان رشد هزینه‌­های بستری بیمه‌­شدگان در سال آغاز برنامه تحول به ترتیب به صندوق روستاییان (۸۸.۴ درصد)، کارکنان دولت (۷۵.۲ درصد)، خویش‌فرمایان (۷۳.۱۷ درصد) و سایر اقشار (۷۳.۱۰ درصد) اختصاص داشته است و صندوق خوی‌ش‌فرمایان که بیمه‌­شدگان همگانی ناشی از برنامه تحول را پوشش می‌داده رتبه سوم رشد را داشته است هرچند میزان رشد در همه صندوق‌ها بیشتر از ۷۳ درصد بوده است. در سال آغاز برنامه تحول نظام سلامت هزینه‌های بستری رشدی بالاتر از ۷۳ درصد برای سازمان بیمه سلامت ایران در همه صندوق‌ها داشته است.
نتیجه‌گیری: میانگین کل هزینه بستری به ازای هر پرونده بستری در تمامی صندوق‌­ها روندی صعودی داشته و چنانچه یک بازنگری جدی در اجرای برنامه تحول سلامت نشود، سازمان بیمه سلامت با مشکلات مالی جدی روبرو خواهد شد. لذا می‌­توان با بازنگری در برنامه تحول نظام سلامت، به اجرای هرچه بهتر این برنامه و همچنین حصول اطمینان به بیمه سلامت در خصوص حفظ و پایداری منابع مالی شد.

عفت محمدی، ترانه یوسفی‌نژادی، علی حسن‌زاده، مجتبی عطری، محمدرضا مبینی‌زاده، زهرا گودرزی، سارا محمدی، علیرضا اولیایی‌منش،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: اجرای طرح تحول نظام سلامت تاکنون تأثیرات متعددی داشته است. بررسی و تحلیل این تأثیرات می‌تواند سیاست‌گذاران و برنامه ریزان را در جهت اصلاح و بهبود مستمر اهداف نهایی نظام سلامت یاری رساند. با توجه به اینکه یکی از تأثیرپذیرترین عملکردهای نظام سلامت از طرح تحول، بعد تأمین مالی هست، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر اجرای این طرح بر بیمه‌های تکمیلی سلامت، به‌عنوان بخشی از تأمین‌کنندگان مالی در نظام سلامت کشور، پرداخته است.
روش بررسی: مقاله حاضر، مطالعه‌ای توصیفی هست که با بهره‌گیری از داده‌های ثانویه انجام‌شده است. جهت گردآوری داده‌ها از سامانه‌های اطلاعاتی سازمان‌های بیمه سلامت و سالنامه آماری بیمه مرکزی کشور استفاده شد. تحلیل داده‌ها، با استفاده از نرم‌افزار، Excel  وSpss صورت گرفت. جهت تحلیل و گزارش این داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون‌های تحلیل استفاده شد.
یافته‌ها: بررسی تأثیر طرح تحول بر سهم تأمین‌کنندگان مالی نظام سلامت نشان داده است، در تأمین مالی بخش خصوصی، بیشترین سهم مربوط به سهم خانوار است و در طی دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۳ متوسط سهم خانوار از کل سهم بخش خصوصی ۸۶/۵ درصد بوده است. در طی دوره ۱۳۸۱-۱۳۹۳ سهم دولت داخلی به سهم بخش عمومی به‌طور متوسط ۵۴ درصد بوده است. یافته‌های مرتبط با بیمه‌های تکمیلی سلامت نشان می‌دهند که خالص خسارت روند صعودی کاهنده و میزان حق بیمه روند صعودی فزاینده داشته است.
نتیجه‌گیری: سهم خانوار در تأمین مالی هزینه‌های سلامت از اجرای طرح تحول، بعد سال ۱۳۹۳ و اجرای طرح تحول نظام سلامت کاهش‌یافته است، میانگین پرداخت از جیب مجموعاً در بخش دولتی و خصوصی بیش از ۱۰ درصد کاهش نیافته است. هدف ارتقای کیفیت و ایجاد رقابت در بخش دولتی با بخش خصوصی و افزایش انگیزه مردم به مراجعه به بخش دولتی با تغییر فراوانی که در سهم تأمین مالی کنندگان رخ‌داده است تا حدود زیادی برآورده شده است. همچنین به‌نظر می‌رسد که در بلندمدت، با تداوم اجرای طرح تحول نظام سلامت و عدم‌اصلاح شیوه برخورداری بیمه‌شدگان تکمیلی از یارانه سلامت، درصد بالایی از منابع مالی بیمه‌های تکمیلی سلامت در بخش خصوصی مصرف شود، درحالی‌که بهتر است با اتخاذ تدابیری ظرفیت استفاده از این منبع در بخش دولتی فراهم گردد.

شاپور بدیعی‌اول، امین عادل، حسین ابراهیمی‌پور، اکبر جوان بی‌پروا، الهه عسکرزاده،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: از آنجایی که با اجرای برنامه تحول سلامت، بیماران تحت پوشش بیمه تکمیلی، که از مزایای بیمه متبوع بهره‌مند هستند، یارانه سلامت به آنها تعلق نمی‌گیرد، ممکن است رفتار سازمان‌های بیمه تکمیلی و بیمه‌شدگان آنها جهت استفاده از بیمه تکمیلی دچار مخاطره شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر رفتار بیمه تکمیلی و بیمه‌شدگان، قبل و بعد از اجرای برنامه تحول نظام سلامت در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی است که به صورت گذشته‌نگر مقطعی در سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ انجام شده است. جامعه پژوهش شامل ۲۰۹۹۴۹۹ بیمار بستری و تحت نظر در ۲۴ بیمارستان دولتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که بصورت تمام شماری در سال ۱۳۹۷ انجام گرفت. داده‌ها با مراجعه به بخش ترخیص بیمارستان‌ها و بررسی اطلاعات بیماران از طریق HIS هر بیمارستان جمع‌آوری شد و از نظر دقت و صحت اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS v۱۶ و EViews v۱۰ صورت گرفت.
یافته‌ها: تعداد افراد دارای بیمه تکمیلی قبل از اجرای برنامه تحول نظام سلامت ۱۴۵۸۱ نفر بوده است که بعد از اجرای برنامه تحول نظام سلامت به ۱۰۵۱۰ نفر کاهش یافته است. میانگین هزینه کل بیماران از ۲۲۲ میلیون ریال به ۶۵۲ میلیون افزایش یافته است. سهم بیمه تکمیلی در سال ۹۱ حدود ۱ درصد و درسال ۹۲ با افزایش بیمه‌های تکمیلی حوزه سلامت این سهم به حدود ۳ درصد رسیده است. با شروع اجرای برنامه تحول نظام سلامت سهم بیمه تکمیلی کاهش یافته است و تا پایان سال ۹۵ روند نزولی داشته است تا به ۰/۲ درصد کاهش یافته است.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد لازم است برای استفاده بیشتر افراد از بیمه‌های تکمیلی، قرارداد بیمه‌های تکمیلی بصورت یکپارچه و گروهی با بیمارستان‌های دانشگاهی، شرکت‌ها و ... انجام شود و تشخیص پوشش بیمه‌ای بیماران بصورت الکترونیک صورت گیرد.

ایروان مسعودی‌اصل، محمد بختیاری علی‌آباد، علی اخوان‌بهبهانی، مریم رهبری‌بناب،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: امروزه یکی از چالش‌های پیش‌روی نظام‌های سلامت افزایش روزافزون هزینه‌ها است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی روند هزینه‌های سلامت و همچنین سیاست‌های اتخاذ شده به منظور مدیریت بهتر آن در ایران است.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در ۲ مرحله انجام شد: ۱- بررسی کلی روند هزینه‌های نظام سلامت کشور براساس اطلاعات حساب‌های ملی سلامت. ۲- نظرات خبرگان و کارشناسان در رابطه با عوامل هزینه‌افزای سلامت در ایران و راهبردهای استفاده شده به منظور مدیریت بهتر این هزینه‌ها در چند دهه اخیر، از طریق نمونه‌گیری ساده و در دسترس و مصاحبه نیمه‌ساختاریافته شناسایی شد. برای تحلیل داده‌ها نیز از یک چارچوب ترکیبی قیاسی/استقرایی استفاده و در طول تحلیل یک چارچوب تماتیک تدوین شد. برای مدیریت و دسته‌بندی داده‌ها از نرم‌افزار NVivo استفاده گردید.
یافته‌ها: مخارج سلامت در ایران در طول سال‌های گذشته افزایش یافته است و دوره‌های مختلف راهبردهای مختلفی برای مدیریت این هزینه‌ها بکار گرفته شده است که گسترش مراقبت‌های اولیه سلامت، گسترش پوشش بیمه، اجرای برنامه پزشک خانواده در شهرهای کوچک، روستا و عشایر از جمله مهمترین آنها می‌باشند.
نتیجه‌گیری: علیرغم اتخاذ برخی راهبردها برای کنترل هزینه‌های سلامت در ایران در دوره‌های مختلف، افزایش روزافزون هزینه‌های سلامت یک نگرانی به شمار می‌رود. بنابراین لازم است سیاستگذاران حوزه سلامت در راستای مدیریت بهتر هزینه‌ها، همزمان با بهبود دسترسی، کیفیت خدمات و در نهایت رفاه بیماران گزینه‌های سیاست‌های مناسب را تدوین و به اجرا در بیاورند.

پریناز دشمنگیر، لیلا دشمنگیر،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: اعمال مداخلات پزشکی بر روی بیمار فراتر از نیاز واقعی آنان، نه تنها باعث هدر رفت منابع موجود و صرف هزینه‌های بسیار می‌گردد، بلکه منجر به تهدید سلامتی افراد نیز می‌شود. شناسایی، حذف و پیشگیری از عواملی که در بروز این پدیده تأثیرگذار است بسیار مهم می‌باشد. بر این اساس این مطالعه قصد دارد به تبیین عوامل تأثیرگذار بر پدیده پزشکی شدن غیرضروری از دیدگاه صاحب‌نظران نظام سلامت ایران بپردازد.
روش بررسی: دو بحث گروهی متمرکز و مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته به روش چهره به چهره با ۱۱ نفر از صاحب‌نظران نظام سلامت که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده بودند انجام، و مستندات مرتبط نیز گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوایی (استقرایی و قیاسی) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: محتوای مصاحبه‌ها در ۴ موضوع اصلی و ۱۶ زیر موضوع طبقه‌بندی گردید. اعمال مداخلات سیاستی آگاه از شواهد در نظام پرداخت، نظام بیمه و تعرفه و نظام آموزشی کشور، مدیریت صحیح تضاد منافع، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی به مردم از جمله عواملی است که در کنترل این پدیده و کاهش اثرات نامناسب ناشی از آن تأثیر قابل توجهی دارند.
نتیجه‌گیری: تلاش برای شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده پزشکی شدن غیرضروی می‌تواند به تنظیم نظام نظارت دقیق و گزارش‌دهی کمک نماید و بدین طریق منجر به بسط اقدامات پیشگیرانه در جهت کاهش هزینه‌های تحمیل شده اضافی و سایر پیامدهای نامناسب در نتیجه این پدیده بر افراد و نظام سلامت گردد. 

مهدی نادری،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

به اذعان سیاستگذاران و کارشناسان نظام سلامت، اصلاح نظام پرداخت با هدف تضمین پایداری منابع و تداوم ارائه خدمات از اولویت‌های اصلی هرگونه تحول در نظام سلامت کشور می‌باشد. با توجه به چالش‌های جدی در خرید خدمات سلامت به روش پرداخت به ازای خدمت و لزوم تغییر در رویکرد خرید از ارائهکنندگان خدمات سلامت و بهرهگیری از روش‏های تجربه شده در کشورهای پیشرو، روش پرداخت مبتنی بر گروه‏های تشخیصی (DRG- Diagnosis Related Groups) به عنوان یکی از جایگزین‌های مطرح برای اصلاح نظام پرداخت در کشور مطرح می‏باشد.
روش پرداخت مبتنی بر گروه‏های تشخیصی (DRG) در دهه ۱۹۸۰ در کشور آمریکا با هدف اصلی کنترل و مدیریت مصرف و منابع (Utilization Management) در نظام ارائه خدمات بیمارستانی توسط HCFA به اجرا درآمد. با توجه به قابلیت‌های این سیستم، تأمین‌کنندگان منابع مالی بخش سلامت، تصمیم به استفاده از این روش به عنوان روش پرداخت گرفتند. از آن پس بسیاری از کشورهای جهان در راستای پرداخت بابت خدمات بیمارستانی و تخصیص بودجه از این روش پرداخت استفاده نمودند. تمامی کشورهای عضو OECD (آمریکا سال ۱۹۸۳، آلمان سال ۲۰۰۳، فرانسه سال ۱۹۹۱، اتریش سال ۱۹۹۷، استرالیا سال ۱۹۸۵، انگلیس سال ۱۹۹۲، فنلاند سال ۱۹۹۵، استونی سال ۲۰۰۳، لهستان سال ۲۰۰۸، هلند سال ۲۰۰۵، اسپانیا سال ۱۹۹۶، پرتغال سال ۱۹۸۴، ایرلند سال ۱۹۹۲، سوئد سال ۱۹۹۵، ژاپن سال ۱۹۹۸، نیوزیلند سال ۱۹۹۸)، بیشتر کشورهای آسیایی (از جمله تایلند سال ۱۹۹۳، چین سال ۲۰۰۰، سنگاپور سال ۱۹۹۸، کره جنوبی سال ۱۹۹۷ ، مالزی سال ۲۰۰۲) از روش DRG برای پرداخت بابت خدمات بیمارستانی استفاده می‌کنند. کشورهای تونس سال ۲۰۰۷، شیلی سال ۲۰۰۰، کلمبیا سال ۲۰۰۵، جمهوری مولداوی سال ۲۰۱۲، کاستاریکا سال ۱۹۹۸، ترکیه سال ۲۰۱۱، اروگوئه، آرژانتین، بلغارستان، فیلیپین، اندونزی، ویتنام، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی وآفریقای جنوبی اجرای آزمایشی سیستم مذکور را در سال‌های اخیر تجربه کرده‌اند.
احمدرضا ریاضیات، کیوان رحمانی، علیرضا فرشید، رضا رضایتمند،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: همزمان که دارو نقش تعیین‌کننده‌ای در تأمین سلامت جامعه دارد، میزان مصرف و هزینه آن بار زیادی بر دوش جامعه می‌گذارد. با توجه به نقش سازمان‌های بیمه‌گر در تأمین مالی نظام سلامت ایران و اینکه توصیفی از خدمات پرهزینه سازمان بیمه سلامت در سطح کشور وجود نداشت، مطالعه حاضر با دو هدف شناسایی پرهزینه‌ترین اقلام دارویی سازمان بیمه سلامت و ارایه راهکارهایی برای کاهش مصرف اقلام شناسایی شده انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که در سال ۱۳۹۶ بر اساس اطلاعات سال ۱۳۹۴ انجام شد. اطلاعات از نرم‌افزار جامع اسناد پزشکی ادارات کل بیمه سلامت استان‌ها دریافت شد. جهت بالا بردن صحت و دقت در انتخاب پرهزینه‌ترین داروها، موارد مشابه تکراری و موارد جمع‌نشده شناسایی و اصلاح گردید. در این مرحله تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Excel ۲۰۱۳ انجام شد. برای دستیابی به هدف دوم در قالب یک مطالعه پیمایشی پرسشنامه‌ای با سوالات باز طراحی گردید که توسط روسای ادارت اسناد پزشکی استان‌ها و کارشناسان مسئول مربوطه تکمیل گردید. مداخلات پیشنهادی بررسی و پس از حذف موارد تکراری، به صورت مداخلات اختصاصی هر خدمت و مداخلات غیر اختصاصی دسته‌بندی گردیدند.
یافته‌ها: هزینه‌های ۲۰ قلم داروی پرهزینه شناسایی شده مجموعاٌ ۳۵ درصد کل هزینه‌های دارویی را در سال ۹۴ تشکیل داده‌اند. از جمله مهمترین مداخلات غیر اختصاصی شناسایی شده، پرونده‌ای شدن تجویز دارو (نظارت بیشتر بر مصرف داروها)، آموزش صحیح تجویز منطقی دارو، وجود پزشک معتمد جهت بررسی پرونده بیماران و تأیید دارو، فرانشیز پلکانی، بررسی هزینه اثربخشی داروها و فرهنگ‌سازی در تجویز و مصرف دارو (افزایش میزان اطلاعات عمومی بود.
نتیجه‌گیری: با علم به خدمات پرهزینه، به‌منظور تعادل در هزینه‌های سازمان بیمه سلامت لازم است سیاست‌های مختلفی توسط سازمان بیمه سلامت در راستای کنترل هزینه‌ها در دستور کار قرار گیرد.

جهان آرا ممی خانی، سید موسی طباطبایی، مرضیه زنگنه،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: سازمان های بیمه گر در نظام سلامت ایران، خریدار کلیدی هستند. به طور معمول اسناد مالی ارائه خدمت از بیمارستان به سازمان بیمه گر ارسال می شود و برحسب شرایط می تواند رویه های دیگری نیز وجود داشته باشد. هریک از این ۲واحد به دنبال محافظت از منابع سازمان متبوع خود هستند و گاهی تعارض هایی بین آنها رخ می دهد که می تواند به بیمار آسیب برساند. برای مدیریت هرچه بهتر تعامل بین سازمان بیمه گر و بیمارستان، مطالعه ای با رویکرد سیستمی و الگوی اکوسیستم سازمانی انجام شد تا فضای تصمیم ها و رفتارها را بهتر نشان دهند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مدل سازی بوده و در ۴مرحله در سال ۱۳۹۳ انجام شد. ابتدا مطالعه کتابخانه ای برای گردآوری مستندات بالادستی و نیز وضعیت موجود از نظر فرایندها و وظایف انجام شد. سپس در گروه متمرکز منطبق با چارچوب مدل اکولوژیک هریس عوامل محیطی در ۴حیطه جامعه، سیاست عمومی، سازمان و بین فردی دسته بندی شدند. در مرحله سوم با استفاده از جداول مدل ارزشیابی برنامه CDC امریکا، ذی نفعان برنامه تعامل بیمه گر و بیمارستان شناسایی و وظایف هریک و نقش آنها در تعامل تعیین شد. در مرحله پایانی، مدل گرافیکی با نمایش اثر مستقیم بین مؤلفه های مؤثر در تعامل بیمه گر و بیمارستان ترسیم و در جلسه گروه متمرکز با خبرگان، نهایی شد.
یافتهها: در اکوسیستم تعامل ۳۰ مؤلفه به دست آمد که حیطه های جامعه، سیاست عمومی، سازمانی و بین فردی به ترتیب ۱۱،۸ ،۴و۷ مؤلفه داشتند. در تحلیل ذی نفعان کلیدی برنامه تعامل بیمه گر و بیمارستان، ۲ ذی نفع در دسته کسانی که تحت تأثیر برنامه قرار می گیرند، ۶ ذی نفع در دسته کسانی که برنامه را اجرا می کنند و ۷ ذی نفع در دسته کسانی که از دستاوردهای برنامه استفاده می کنند قرار گرفتند و مدل گرافیکی براساس این یافتهها ترسیم شد.
نتیجهگیری: در اکوسیستم سازمانی تعامل بیمه گر و بیمارستان، بیش از ۶۳ درصد مؤلفه ها در حیطههای جامعه و سیاستهای اجتماعی بودند و کمتر از ۲۷ درصد آنها به سازمان و حیطه بین فردی برمی گشت. این موضوع نشان می دهد که تعامل بین بیمارستان و سازمان های بیمه گر بیشتر از اینکه تحت تأثیر عوامل درون بیمارستان و درون سازمان بیمه گر باشد، تحت تأثیر عوامل جامعه و سیاست های عمومی است.

علی اخوان بهبهانی، ایروان مسعودی اصل، سمیه حسام، محسن نجفی خواه،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: مجالس قانون گذاری، مظهر نظامهای سیاسی مردم سالار هستند. هر مجلس قانون گذاری، سازمانی پیچیده معمولاً با چندصد عضو است و ۲ ابزار اصلی سازمان دهی مجالس قانون گذاری، احزاب سیاسی و کمیسیونهای داخلی آن هستند. ازسوی دیگر مشارکت و دخالت دولت ها در امر سلامت غالباً از طریق قانون گذاری انجام می شود. قانون گذاری در محیط پیچیده، بسیار تخصصی، حساس و پرچالشی چون سلامت، مستلزم دقت و توجه بسیار زیادی است و از این رو نقش کمیسیونها در سازماندهی مصوبات حوزه سلامت بسیار مهم و تعیین کننده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع تطبیقی بوده و محیط پژوهش، شامل مجالس قانون گذاری در ۱۰ کشور منتخب بوده که با ۴ معیار نظام حقوقی، رژیم اجرایی، کارآمدی و موفقیت در امر قانون گذاری و نوع نظام سلامت از طریق جستجوی هدفمند، انتخاب و بررسی شدند.
یافتهها: مجالس کشورهای مورد مطالعه برای قانون گذاری در بخش سلامت از مدل های مختلف با سطوح اختیارات متفاوتی استفاده می کنند. در هر ۱۰ کشور مورد مطالعه، کمیسیونهای قانون گذاری فعال به اشکال مختلف وجود داشت. در ۶ کشور (ژاپن، ترکیه، آفریقای جنوبی، ایالات متحده آمریکا، مصر و ایران)، کمیسیون مستقلی برای امور سلامت وجود دارد و در ۴ کشور دیگر، چنین کمیسیونی دیده نشده است. میزان وظایف واختیارات کمیسیونها در کشورهای مورد مطالعه متفاوت بود.
نتیجهگیری: در نظام قانون گذاری ایران، کمیسیون مجزایی برای بهداشت و درمان درنظر گرفته شده است که حوزه اختیارات وسیعی دارد و می تواند به راحتی با ذی نفعان و ذی ربطان در تعامل باشد. این شرایط، موقعیت بسیار مناسبی را برای انجام کار کارشناسی و تخصصی را در حوزه سلامت فراهم می سازد که باید مورد توجه قرار گیرد.

نرگس اسدی جنتی، خلیل علی محمدزاده، سید مجتبی حسینی، علی ماهر، محمدکریم بهادری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: مشارکت خیرین در حوزه سلامت یکی از منابع تامین مالی در نظام سلامت است. با توجه به افزایش هزینه­های نظام سلامت در سال­های اخیر و به تبع آن افزایش پرداخت از جیب مردم توجه به منابع مالی خیرین بیشتر شده است. در راستای حفظ و افزایش حمایت و مشارکت خیرین در حوزه سلامت، نیاز به شناسایی و رفع موانع و مشکلات پیش­روی آن­ها جهت مشارکت کارا و اثربخش ضروری است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از لحاظ جمع­آوری داده­ها پژوهشی توصیفی پیمایشی و از نظر نوع داده پژوهشی کیفی است. داده­های مورد نیاز با مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۴۱ نفر از خبرگان و خیرین حوزه سلامت و به روش نمونه­گیری گلوله برفی جمع­آوری گردید. جهت تحلیل داده­ها از روش «تحلیل محتوای قراردادی» استفاده شد.
یافته ها: بررسی و طبقه­ بندی مصاحبه­ها نشان داد که مشارکت کارا و اثربخش خیرین در نظام سلامت شامل چهار تم اصلی ناکافی بودن ساز و کارهای قانونی، فقدان ارتباط صحیح و مستمر با خیر، مشکلات حوزه مدیریت و تخصیص بهینه منابع و آگاهی ناکافی خیر از اولویت­ها، نیازها و مشکلات نظام سلامت و ۱۸ زیرتم می­باشد.
نتیجه ­گیری: می­توان با شناخت و رفع این مشکلات، منابع مالی و مشارکت­های خیرین را به سمت نیازهای نظام سلامت با حداکثر اثربخشی سوق داد. همچنین تقویت نهادها، ساختارها و فرآیندها، تدوین قوانین تسهیل­گر، ارتباط صحیح و مدام با خیر و شناسایی اولویت­ها و نیازها و انتقال آن­ها به خیرین حوزه سلامت، مشارکت حداکثری خیرین را تسهیل و ترغیب می­نماید.
 


سارا امامقلی پور، مبارکه علی پناه دولت آباد، پدرام نوری‌زاده طهرانی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: در هر کشور با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و منابع موجود و زیر ساخت های توسعه یافتگی کشور، دستیابی و نحوه رسیدن به پوشش همگانی سلامت متفاوت می باشد. در کشور ایران طی چند دهه گذشته برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت تلاش های متعددی صورت گرفته است، هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجارب موفق کشورهایی نظیر مالزی، تایلند، شیلی، کاستاریکا، کوبا، سوئد و سایر کشورهایی در قاره های مختلف با سیستم های بهداشتی و درمانی مختلف است که به پوشش همگانی سلامت دست یافته اند می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری می باشد، در این پژوهش بخش بسیار عمده داده های مورد مطالعه، مستندات مرتبط با موضوع شامل گزارش های رسمی انتشار یافته و مقالات، کتب، آیین نامه ها و خبرنامه هایی می باشد که با جست و جو کلید واژه هایی همچون بیمه (Insurance)، پوشش همگانی سلامت (Universal Health Coverage)، سلامتی (Health)، نظام سلامت (Health System)، منابع مالی (Financial Resources) و عملکرد نظام سلامت (Health System Performance) در پایگاه های داده ای خارجی مانند Google Scholar،Web of Science  و وبسایت هایی مانند بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و همچنین استفاده از برخی پایگاه های داخلی مانند Iranmedex و برگزاری جلسه با ذی نفعان وزارت بهداشت در ایران به دست آمده است. کلیه داده ها با بهره گیری از روش تحلیل محتوایی مورد مرور و تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: امروزه الگوی جهانی واحدی برای طراحی نظامهای بیمه سلامت وجود ندارد. کشور ها ازنظر اولویتهای مورد نظرخود، جمعیت تحت پوشش، درجه توسعه یافتگی، نوع سیستم حکومتی و دیگر عوامل متفاوت اند و هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند وکشورها بایستی این نقاط ضعف و قوت را با اولویتها و نیازها و همچنین محدودیتهای اقتصادی و سیاسی و ظرفیتهای اجرایی خود ارزیابی و نسبت به انتخاب بهترین نظام اقدام بنمایند.
نتیجه گیری: کلیه کشورهای موفق در زمینه پوشش همگانی سلامت از تعهدات سیاسی و مالی دولت نیز بهره مند بوده اند و بخش خصوصی به عنوان یک مکمل در کنار بخش عمومی نیز فعالیت داشته است. شناخت نیاز های بهداشتی وجود یک سیستم ارجاع منظم و هماهنگ از دلایل بهبود در زمینه پوشش همگانی سلامت می باشد. پوشش همگانی سلامت پروسه ای زمان بر است که کشور ایران در چند سال گذشته با اجرای طرح تحول سلامت به این هدف بزرگ بسیار نزدیک شده است.

معصومه باقری کاهکش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی، لیلا ریاحی، کامران حاجی‌نبی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: نظام سلامت به عنوان یکی از مهمترین ارکان مورد نیاز جوامع بشری می باشد و مشارکت در نظام سلامت به عنوان یک وسیله مناسب جهت تشویق و ترغیب مردم در جهت توسعه و بهبود فعالیت‌های بهداشتی درمانی زندگی­شان محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین چارچوب و ابعاد مشارکت­‌های مردمی در نظام سلامت به بررسی تجربیات کشورهای منتخب پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه تطبیقی می‌­باشد که در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ انجام گرفت. مطالعه تطبیقی داده‌های ۵ کشور انگلستان، مکزیک، نروژ، سنگاپور و ایران جمع آوری و در هشت مولفه مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل داده‌­ها از جداول مقایسه­‌ای استفاده شد که شامل مقایسه ابعادی است که از مطالعه الگوی مشارکت­‌های مردمی در نظام سلامت کشورهای منتخب به دست آمد.
یافته‌ها: یافته­­های مطالعه نشان داد که در کشورهای مورد مطالعه به منظور ارتقا مشارکت‌­های مردمی در نظام سلامت از استراتژی­‌هایی مانند گسترش فناوری­‌های نوین اطلاعاتی، کاهش تصدی­‌گری دولتی و نابرابری اجتماعی، اصلاح نظام سلامت و ایجاد ساختارهای مناسب جهت مشارکت‌­های مردمی، توسعه سازمان‌­های مردم نهاد و تاکید و ترویج ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی بهره می‌­برند.
نتیجه‌گیری: مفهوم مشارکت مردمی نیاز به شفاف‌­سازی اطلاعاتی بیشتری داشته و تأثیر فاکتورهایی نظیر عوامل اقتصادی، ایجاد ساختارهای سازمانی مناسب و فناوری اطلاعات بر آن باید مورد بحث­‌های بیشتر قرار گرفته و بر اساس شرایط کشورها بومی سازی گردد.

سید رضا حسینی، بیژن عباسی، احسان آقامحمدآقایی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

سلامت یکی از اساسی‌ترین نیازهای همه انسان‌هاست. اصلی‌ترین کارکرد نظام سلامت هر کشوری، ارائه خدمات این حوزه است. هدف انجام این تحقیق، این است که خدمات به چه طریقی از سوی چه نهادی و به توجه به چه اصولی ارائه می‌گردند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گسترش تأمین اجتماعی در اصل ۲۹ قانون اساسی با تکیه بر برخورداری همه مردم از مزایای تأمین اجتماعی به عنوان حقی همگانی سرلوحه کار قرار گرفت. بر این اساس نهادها، سازمان‌ها، مؤسسات و صندوق‌های اصلی در قلمروهای بیمه‌ای، حمایتی و امدادی این نظام مکلفند امور اجرایی و تصدی گری خود در زمینه تولید و ارائه خدمات و تعهدات قانونی مربوط را به موجب قراردادهایی که ضوابط آن با پیشنهاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و تصویب شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی تعیین خواهد شد به مؤسسات کارگزاری محول نمایند. در نظام حقوقی ایران نهادهای مختلفی مسئول ارائه خدمات حوزه سلامت به اقشار مختلف جامعه هستند، اما اصلی‌ترین نهادهای ارائه دهنده خدمات بیمه‌ای، سازمان بیمه خدمات درمانی و سازمان تامین اجتماعی هستند. هر یک از این سازمان‌ها با توجه به وظایف و تعهداتی که بر عهده دارند، اقدام به ارائه خدمات سلامت در جامعه می‌کنند.
احد بختیاری، نادر جهان‌مهر، ریحان ایزدی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: درصورت توسعه خدمات پیشگیرانه در سطوح مختلف، هزینههای روزافزون حوزه سلامت در کشورهای جهان به نحو چشمگیری کاهش خواهد یافت. ذی نفعان مختلفی در گسترش بهرهمندی از منافع خدمات پیشگیرانه تأثیرگذارند که از جمله آنها به سازمانهای بیمه بهعنوان خریداران خدمت میتوان اشاره کرد. تجربه کشورهای جهان در بهکارگیری خدمات پیشگیرانه و آگاهیرسانی منافع حاصل از آن می تواند نقشی انگیزاننده در بین ذی نفعان اجرای چنین سیاستی در ایران داشته باشد. هدف این مطالعه شناسایی مهمترین مداخلات تحت پوشش سازمانهای بیمهگر فعال در نظامهای سلامت کشورهای جهان است.
روش بررسی: این مطالعه یک مرور نظام مند از مطالعات مرتبط با طیف متنوعی از خدمات پیشگیرانه در نظام سلامت و سازمانهای بیمه و ارائه اطلاعات مبتنی بر شواهد از منافع مادی و غیرمادی توسعه این دسته از خدمات است که با تعریف کلیدواژههای جستجو در پایگاه اصلی مقالات بین ۳۰ دسامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۱۹ در سال ۱۳۹۷ انجام شد. پس از مرور مطالعات توصیههای سازمان جهانی بهداشت برای خدمات پیشگیرانه در حوزه بیماریهای غیرواگیر، بهعنوان کشندهترین دسته بیماریها در جهان و ایران، برای خوانندگان مشخص شد.
یافتهها: دستههای مختلف خدمات پیشگیرانه در حوزه بیماریهای مختلف در سطح جهان در حال ارائه هستند که منافع مادی و غیرمادی چشمگیری را برای جوامع به ارمغان آوردهاند. کاهش هزینهها، کاهش ناعدالتی در سلامت، افزایش کیفیت زندگی و بازده شغلی کارکنان از مهمترین منافع توسعه چنین خدماتی هستند. گروههای مختلف جوامع مانند مشاغل خاص یا گروههای سنی و جنسی مشخص در عین حال که خدمات پیشگیرانه مشخص به خود را دارند، سازمانهای بیمهگر مرتبط به خود را به وجود آوردهاند که در حال ارائه خدمات پیشگیرانه مرتبط با وضعیت اجتماعی و محیطی خود هستند. سازمانهای بیمه نقش بهسزایی در بهرهمندی و پوشش مؤثر خدمات پیشگیرانه در جوامع ایفا میکنند بهطوریکه احتمال اینکه فردی دارای بیمه از خدمات پیشگیرانه استفاده کند بهمراتب از افراد فاقد بیمه یا دارای بیمههای درمان محور بیشتر است.
نتیجهگیری: منافع خدمات پیشگیرانه در نظامهای سلامت جهان اثبات شدهاند بهگونهای که برخی از کشورها قانون الزام ارائه چنین خدماتی را برای سازمانهای بیمه تصویب کردهاند. از سوی دیگر مواجهه سازمانهای بیمهگر با هزینههای روبه افزایش، خدمات سطح۳ آنها را با چالش جدی مواجه ساخته و توجه سیاستگذاران آنها را به کنترل هزینهها هدایت کرده است. با افزایش آگاهی جامعه، نظام سلامت ایران هماینک بیش از هر زمان دیگری به تغییر استراتژی از خدمات درمانمحور به خدمات پیشگیرانه و ارتقادهنده سلامت نیاز دارد.

امین فغفوری آذر، فاطمه باکوئی، محمدحسین مهدوی عادلی، رضا رادفر، محمدعلی افشارکاظمی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: همه گیری کووید-۱۹ مخاطرات بی سابقه ای برای نظام سلامت به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه و رفاه اجتماعی در سراسر جهان و ایران پدیدار ساخته و در ۲۰ماه اخیر، دنیا شاهد پارادایم های نوین زیست بشر، ازجمله الزام رعایت فاصلۀ اجتماعی برای مقابله با این بیماری جان گیر و عالم‏گیر بوده است. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر بر تولید و انباشت سرمایۀ اجتماعی و آثار آن بر روند رعایت فاصلۀ اجتماعی به عنوان یکی از سیاست های غیردارویی برای مقابله با شیوع کووید-۱۹، در راستای تحقیقات سایر کشورها و پرکردن شکاف موجود در تحقیقات ایران انجام شد.
روش بررسی: استخراج، کمّی سازی و تعیین معادلات متغیرها و تعیین مرز سیستم در روند تولید و انباشت سرمایۀ اجتماعی در این پژوهش با جمع بندی دیدگاه‏های نظریه‏پردازان، نظر خبرگان با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تلفیق آن با روش دلفی فازی انجام شد. مدل سازی و تحلیل داده ها نیز با رویکرد سیستمی و متدولوژی پویایی‏شناسی سیستم ها و استفاده از نرم افزار ونسیم به انجام رسید.
یافتهها: پس از شبیه سازی مدل و انجام آزمون هایی برای تأیید اعتبار آن، مشخص شد بین سرمایۀ اجتماعی و روند رعایت فاصلۀ اجتماعی به عنوان یکی از سیاست های غیردارویی نظام سلامت برای کنترل همه گیری کووید-۱۹، رابطۀ علّی و مثبتی وجود دارد. با انجام آزمون هایی برای ساختار مدل، رفتار سیستم و تحلیل حساسیت سیاست ها، سناریوهای خوش بینانه، بدبینانه و واقع بینانه براساس ۸سیاست منتخب، سیاست  بهینه برای انجام اصلاحات و تغییرات بلندمدت انتخاب و پیشنهاد شد.
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه ضمن تبیین برخی از زوایای ناشناخته رفتار مردم و آثار سرمایۀ اجتماعی بر رعایت فاصلۀ اجتماعی برای کنترل همه گیری کووید-۱۹، راهبردهایی در اختیار سیاست‏گذاران عرصۀ سلامت قرار می دهد که درصورت اجرایی شدن آنها، شاهد جلب بیش از پیش اعتماد عمومی به عنوان اصلی ترین عامل بازتولید و انباشت سرمایۀ اجتماعی و همراهی مردم برای رعایت بیشتر فاصلۀ اجتماعی با هدف گذار از وضعیت نامطلوب کنونی به شرایطی بهتر و کاهش هزینه های نظام سلامت خواهیم بود.

محمد امین دانشور، مسعود فردوسی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: باتوجه به اهمیت موضوع عدالت توزیعی در خدمات بهداشتی درمانی، مطالعات فراوانی در ایران صورت گرفته است. اما با این وجود اغلب این پژوهشها با نقاط ضعف و کمدقتیهایی همراه است. همچنین نتایج برخی از مطالعات با واقعیات ملموس همخوانی ندارد. از همین رو در این نقد با ارزیابی روش‏‌شناسی این مطالعات تلاش شده نقاط ضعف آنها مشخص شده و راهکار جایگزین معرفی شود.
روش بررسی: این یک مطالعه نقادانه است که در سال ۱۳۹۹ بر روی ۴۰ مقاله در زمینه سنجش سطح دسترسی و توسعهیافتگی با شاخص‏‌های بهداشتی و درمانی انجام گرفت. بازه زمانی مقالات از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۹۸ است. برای نقد مقالات ابتدا تمام متن مقاله دریافت و مطالعه شد و سپس باتوجه به روششناسی مطالعه و نیز باتوجه به نتایج آنها نقد مقاله صورت گرفت. در نهایت ایرادات پرتکرار انتخاب شدند و برای آنها پیشنهاد اصلاحی داده شد.
یافتهها: پس از بررسی مقالات، مجموعاً ۷ نوع ایراد در ۳ دسته شناسایی شد ... که عبارتند از: شناسایی صحیح شاخص‏‌ها (شامل تعداد- سطح‏ بندی- وزن- نوع و واحد- حذف همپوشانی)، انتخاب ابزار‏ مناسب برای رتبه‏ بندی و استفاده از پایگاههای اطلاعاتی کامل و مناسب.
نتیجه‏ گیری: با استفاده از شاخصهای جامع‌‏تر و کامل‏‌تر، محاسبه صحیح‏‌تر شاخص‏‌ها و روش‌‏شناسی مناسب‏‌تر که وزن شاخص‏‌ها را به درستی محاسبه کند، می‌‏توان به نتایجی دست پیدا کرد که بیشتر قابل استناد باشند.

سیدکمال صادقی، الناز قناتی، سعید رستم‌پور، مجید مزیدآبادی‌فراهانی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: ﺑﺨﺶ ﺳﻼﻣﺖ ازﺟﻤﻠﻪ ﺑﺨش‌های کلیدی هر ﻛﺸﻮر بوده و ارزش اﻓﺰوده ایجاد ﺷﺪه در آن، ازﻣﻌﯿﺎرهای رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﺸﻮرهاست؛ لذا هدف نهایی همه نظام‌های سلامت در دنیا، دستیابی به پوشش همگانی سلامت ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان یکی از زیربناییترین ﺑﺨﺶهای اﻗﺘﺼﺎدی هر ﺟﺎﻣﻌﻪای، می‌باشد. از آنجایی که دستیابی به پوشش همگانی سلامت در گرو تأمین مالی مناسب است، لذا در این مطالعه سعی گردیده تا تأثیر بین شاخص توسعه انسانی ایران و الگوی تأمین مالی نظام سلامت (دولت، بیمه های سلامت، مردم و بخش خصوصی) بررسی گردد.
روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعه گذشته نگر و ازنوع تحلیلی می باشد. برای تشریح روابط بلندمدت بین متغیرهای تحت بررسی از اطلاعات فصلی سری زمانی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۷ و از تکنیک هم‌جمعی با استفاده از روش‌های انگل-گرنجر و جوهانسن- جوسیلیوس استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج حاصل از برآورد مدل براساس روش انگل-گرنجر تأییدکننده وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها است. همچنین نتایج حاصل ازروش جوهانسن-جوسیلیوس نیز نشان از وجود دو بردار هم‌جمعی میدهد که درمجموع موید تأثیر مثبت تغییرات سهم دولت، سهم بیمه‌های سلامت، سهم بخش خصوصی از تولید ناخالص داخلی و رابطه معکوس تغییرات سهم مردم از تولید ناخالص داخلی بر تغییرات شاخص توسعه انسانی ایران می‌باشد.
نتیجه‌گیری: سیاست‌های اخیر بخش سلامت اعم از اجرای برنامه تحول سلامت کشور، سیاست‌های پوشش بیمه همگانی و نیزاصلاح تعرفه‌های سلامت، نتیجه بخش و مؤثر بوده و برای رشد بیش از پیش و همیشگی شاخص توسعه انسانس ایران و افزایش جایگاه توسعه یافتگی کشور در سطح منطقه و بین‌المللی، بایستی توجه ویژه به بخش بیمه سلامت کشور و پررنگ نمودن جایگاه آن در الگوی تأمین مالی نظام سلامت از طریق بازبینی بسته‌های بیمه پایه سلامت و ارتقای کمی و کیفی بیمه‌های سلامت پایه و تکمیلی نمود.

محمدمهدی کیانی، خاطره خانجانخانی، هاجر حقیقی، اعظم رئوفی، عفت محمدی، علیرضا اولیایی‌منش، امیرحسین تکیان،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: سلامت یکی از اصلی‌­ترین ابعاد سیاست­‌های اجتماعی است که دولت­‌ها با هدف کاهش نابرابری‌های اجتماعی اتخاذ می­‌کنند. ساختار اقتصادی سیاسی در ایران سبب شده تا رویکرد دولت نقش مهم­تری در تعیین سیاست­‌های سلامت ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اصلاحات، قوانین و سیاست­‌های اخذ شده نظام سلامت ایران بعد از انقلاب اسلامی و تأثیر هرکدام بر کارکرد­های نظام سلامت انجام شده است.
 
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری است که به شناسایی سیاست‌های نظام سلامت ایران بین سال‌­های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۹ می‌پردازد. گردآوری داده‌ها به صورت جستجوی دستی در سایت سازمان‌های مربوطه انجام گرفت. مستندات بر اساس ملاحظات چهارگانه Jupp انتخاب شدند و در نهایت ۱۰۱ سند به پژوهش وارد شد. به‌منظور دسته‌­بندی اسناد نیز از چارچوب کارکردها و زیر ساخت‌­های سازمان جهانی سلامت استفاده شد.
یافته ها: تقسیم­‌بندی یافته‌­های این پژوهش بر اساس سیاست­‌های تصویب شده در حوزه سلامت در دولت‌­های سوم تا دوازدهم بعد از انقلاب اسلامی انجام گرفته است. از ۲۶ سیاست­ تصویب شده طی سال­‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ و ۳۱ سیاست تصویب شده در سال­‌های ۱۳۷۶-۱۳۶۹، بیشترین موارد مربوط به بعد ارائه خدمت بود. اما سیاست­‌های مربوط به حاکمیت و رهبری بیشترین تعداد را در بین ۲۹ سیاست تصویب شده در سال­‌های ۱۳۸۴-۱۳۷۷ و ۱۱ سیاست تصویب شده در سال­‌های ۱۳۹۲-۱۳۸۵ داشتند.
نتیجه­‌گیری: نگاه کلی به پنج دوره برنامه توسعه گذشته نشان می­‌دهد، توجه سیاست­گذاران عرصه سلامت از بعد ارائه خدمت به سمت بعد حاکمیت و رهبری منعطف شده است و سایر کارکردها به ویژه نظام اطلاعات سلامت طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۵ مغفول مانده است.

امین فغفوری آذر، فاطمه باکوئی، محمدحسین مهدوی عادلی، رضا رادفر، محمدعلی افشار کاظمی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: سلامت بهعنوان ارزش ذاتی برای انسانها، نقش مهمی در بهبود سعادت جامعه و رفاه افراد دارد و اغلب بهعنوان مؤلفهای کلیدی از سرمایۀ انسانی تلقی میشود که به رشد اقتصادی بیشتر منجر میشود. مفهوم سرمایۀ اجتماعی نشاندهندۀ آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه میتواند بهعنوان منبعی باارزش برای افراد آن عمل کند تا با هزینۀ کمتر، به اهداف خود دست یابند. تلقّی سلامت بهعنوان یک دارایی، بهمعنای تمرکززدایی سیاستها از عوامل مخاطرهآمیز به دیدگاهی جامعتر و مبتنیبر عوامل اجتماعی، ازجمله سرمایۀ اجتماعی است و تحقیق پیشرو نیز برهمین اساس انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. تحلیل دادهها از طریق همبستگی کانونی و رگرسیون چندگانه با استفاده از دادههای ثانویۀ گردآوریشده ازسوی مؤسسۀ لگاتوم در سال ۲۰۲۱ میلادی و دادههای مرتبط با ایران در بازۀ زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۹، با ویرایش ۲۴ نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: با توجه به معناداری آزمونهای پیلایس و ویلکز در سطح معناداری ۵درصد، ضریبهمبستگی سرمایۀ اجتماعی و سلامت ۸۹/۰ تعیین شد. با توجه به ضرایب ساختاری، عناصر طولعمر، سلامت جسم، سلامت روان، نظامهای مراقبت، مداخلات پیشگیرانه و عوامل رفتاری پرخطر، بهترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر کانونی سلامت داشتند. براساس ضرایب استاندارد، مشخص شد اعتماد بین فردی، بیشترین تأثیر را بر سلامت دارد و اعتماد نهادی، شبکههای اجتماعی، مشارکت مدنی و اجتماعی و روابط شخصی و خانوادگی بهعنوان عناصر سرمایۀ اجتماعی، در اولویتهای بعدی تأثیر بر سلامت قرار گرفتند.
نتیجهگیری: سرمایۀ اجتماعی نقش مهمی بر درک عوامل تعیینکنندۀ سلامت دارد و توجه ویژه به آن ازسوی سیاستگذاران بهمنظور رفع نابرابریهای سلامت، گریزناپذیر است. برهمیناساس در روند سیاستگذاریهای سلامت ایران که همچنان با چالشهای متعدد مواجه است، افزونبر توجه به راهبردهای سختافزاری و درمانمحور، میتوان و باید اهمیت ویژهای برای سرمایۀ اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندۀ سلامت، قائل شد.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بیمه سلامت ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb